کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توتیای اکبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
توتیای نظر
لغتنامه دهخدا
توتیای نظر. [ ی ِ ن َ ظَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) توتیای بصر. توتیای دیده . سرمه ٔ چشم . آنچه موجب روشنائی دیده شود. آنچه بینائی را نیرو دهد : ز یزدانپرستی خبر دادشان ز دین توتیای نظر دادشان . نظامی .رجوع به توتیاو دیگر ترکیبهای آن شود.
-
توتیای هندی
لغتنامه دهخدا
توتیای هندی . [ ی ِ هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) از انواع توتیای معدنی و به رنگ کبود و سبز و شفاف است و آن غلیظتراز همه است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) : و مردم روند و آن گِل کنند و شویند و در میان آن توتیای هندی یابند که داروی چشم را شاید. (فارسنامه ...
-
جستوجو در متن
-
شنج
لغتنامه دهخدا
شنج . [ ش ُ ] (اِ) نوعی از صدف باشد که آن را توتیای اکبر خوانند و شیرازیان قصبک گویند. (برهان ). نوعی از صدف . (فرهنگ جهانگیری ). قسمی وَدَع . قسمی صدف . صدفی که از آن توتیا میسازند. (ناظم الاطباء). گوش ماهی . لیسک . حلزون . خف الغراب . فرحولیا. راب ...
-
ودع
لغتنامه دهخدا
ودع . [ وَ دَ ] (ع اِ) یربوع . (اقرب الموارد). کلاکموش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و آن موش دشتی و صحرایی است . (منتهی الارب ). || صدف سوخته . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). سفیدمهره را گویند و آن نوعی از صدف است که عوام گوش ماهی گویند و بعضی گفته اند ک...
-
کیمیا
لغتنامه دهخدا
کیمیا. (معرب ، اِ) کیمیاء. عملی است مشهور نزد اهل صنعت که به سبب امتزاج روح و نفس ، اجساد ناقصه را به مرتبه ٔ کمال رسانند یعنی قلعی و مس را نقره و طلا کنند، و چون این عمل خالی از حیله و مکری نیست از این جهت به این نام خوانند. (برهان ). لغتی است بسیار...