کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توتک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
طوطک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] tutak = طوطی
-
جستوجو در متن
-
دودوک
لغتنامه دهخدا
دودوک . [ دُ دُ ] (ترکی ، اِ) قسمی نای ترکی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دودک و توتک شود.
-
ببغال
لغتنامه دهخدا
ببغال . [ ب َ ] (اِ) ببغان . (دزی ج 1 ص 50). طوطی . ببغاء. توتک . (فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی ).
-
توپک
لغتنامه دهخدا
توپک . [ پ َ ] (اِ) مخزن و گنجینه و انبارخانه و صندوق پول . (ناظم الاطباء). رجوع به توتک شود.
-
تویک
لغتنامه دهخدا
تویک . [ ی َ ] (اِ مصغر) توی است که اندرون خانه و غیره باشد. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || گنجینه و مخزن . (برهان ) (آنندراج ). انبار آذوقه .(از ناظم الاطباء). رجوع به توی و توبک و توتک شود.
-
توته
لغتنامه دهخدا
توته . [ تو ت َ / ت ِ] (اِ) طوطی را گویند. (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (ناظم الاطباء). توتی . طوطی . توتک . ببغا. بپغا. مرغک دانا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به طوطی شود.
-
نون،نان(گونه ها)
لهجه و گویش تهرانی
بربری، تافتون، سنگک، مشهدی، لواش، پنجه کش،کماج،ساج،روغنی، قندی،شیری، زنجبیلی، پادرازی، خشکه، دو تنوره، شیرمال، توتک، فطیر (بدون خمیرمایه)، یوخه،برنجی،خرمایی
-
تونک
لغتنامه دهخدا
تونک . [ ن َ / ت َ ن َ ] (اِ) به معنی گنجینه و مخزن باشد.. و به این معنی بجای نون ،«بای » ابجد و «تای » قرشت و «یای » حطی هم به نظر آمده است . (برهان ) (آنندراج ). گنجینه باشد و آن را توبک نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری ). گنجینه و مخزن و انبار. (ناظم ال...
-
دودک
لغتنامه دهخدا
دودک . [ دو دَ ] (اِ) (اصطلاح موسیقی ) آلتی است ازآلات موسیقی . حاجی خلیفه آن را در کشف الظنون در علم آلات العجمیة الموسیقانیه نام برده است . (یادداشت مؤلف ). دودوک . طوطک . یکی از سازهای بادی است یا نی لبک .(از فرهنگ فارسی معین ). توتک . رجوع به نی...
-
توبکی
لغتنامه دهخدا
توبکی . (اِ) نام درمی است که در قدیم زده بودند و رایج بوده . (برهان ). زری که در قدیم رایج بود، عماره گوید ... و این نیز بوتکی باید به تقدیم با بر تا. (فرهنگ رشیدی ). یک قسم درمی که در قدیم رایج و معمول بوده . (ناظم الاطباء). رجوع به توبک و توبگ و تو...
-
پیشه
لغتنامه دهخدا
پیشه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) رسنی باشد که آنرا از لیف خرما تابند. (برهان ). || قسمی از نی که شبانان نوازند و آنرا توتک خوانند. (برهان ) . و ظاهراً درین معنی مصحف نیشه ، نی چه است . یَراع . (السامی ) : با تاج خسروی چه کنی از گیا کلاه با ساز باربد چه کنی ...
-
توبک
لغتنامه دهخدا
توبک . [ ب َ / ت َ / تُو ب َ ] (اِ) توپک . گنجینه و مخزن باشد... و بهمین معنی بجای بای ابجد تای قرشت و نون و یای حطی هر سه آمده است . (برهان ). گنجینه ،و به لغتی به جای باء، نون است . کذا فی شان الشعراء، و قیل با گاف فارسی . (شرفنامه ٔ منیری ). گنجین...
-
نیشه
لغتنامه دهخدا
نیشه . [ ن َ / ن ِ ش َ / ش ِ ] (اِ مصغر) نیچه . نی خرد که شبانان نوازند. (از انجمن آرا). نای نواختنی . (ناظم الاطباء). توتک . یراعه . (یادداشت مؤلف ). نیز رجوع به نیچه شود : چون نیشه ٔ ضمیر من آوا دهد برون جان معزّی آنجا معزی کند به رقص . خاقانی .با...
-
توبگ
لغتنامه دهخدا
توبگ . [ ب َ ] (اِ)گنجینه را گویند و در ادات الفضلا بجای با، تای فوقانی و در شرفنامه به نون آورده . (فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). گنجینه و در آداب ، بجای با، تای قرشت و در شرفنامه نون آورده و گمان راقم آن است که پوتک باشد به بای فار...
-
توتی
لغتنامه دهخدا
توتی . (اِ) توتک است و معرب آن توطی (کذا) است . (فرهنگ جهانگیری ). مرغ معروف که طوطی گویند. (فرهنگ رشیدی ). طوطی . (برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به طوطی شود. || جهاز. کشتی . (برهان ) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ). کشتی ، و شاهد آن به نظر نرسید ...