کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توتم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
توتم
معنی
(تُ تِ) [ انگ . ] (اِ.) چیزی که به عنوان سمبل گروه مورد پرستش قرار گیرد.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
totem
-
جستوجوی دقیق
-
توتم
فرهنگ فارسی معین
(تُ تِ) [ انگ . ] (اِ.) چیزی که به عنوان سمبل گروه مورد پرستش قرار گیرد.
-
توتم
لغتنامه دهخدا
توتم . [ ت ُ ت ِ ] (اِ) این کلمه مأخوذ از زبان قبایل سرخ پوست است و این قبائل ابتدائی ، حیوانی را همچون نیاکان اولیه یا خدای اختصاصی قبیله ٔ خود مورد توجه قرار میدهند و آنرا توتم قبیله ٔ خود خوانند. (از لاروس ). رجوع به توتمیسم شود.
-
واژههای مشابه
-
توتم هور
واژهنامه آزاد
خورشید مقدس - سمبل خورشید
-
جستوجو در متن
-
totemistic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توتمی، وابسته به توتم
-
totemism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تتمیسم، توتم پرستی
-
totemic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توتمی، وابسته به توتم
-
totemisms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توتمیزی ها، توتم پرستی
-
توتمیسم
لغتنامه دهخدا
توتمیسم . [ ت ُ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) سیستم اجتماعی و مذهبی که بر مبنای اعتقاد به توتم پایه گذاری شده بود. رجوع به توتم شود.
-
تتم
لغتنامه دهخدا
تتم . [ ت ُ ت ِ ] (اِ) رجوع به توتم شود.
-
totems
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توتم، روح محافظ شخص، روح یا جانور حامی شخص
-
totem
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توتم، روح محافظ شخص، روح یا جانور حامی شخص
-
مانا
لغتنامه دهخدا
مانا.(اِ) نیروی مستقل مادی وروحانی که همه جا پراکنده است و در همه ٔ شعارها و موجودات و اشیاء مقدس شرکت دارد. «دورکیم » مانا را خدایی می داند که مردم بدوی پرستش می کنند. خدایی است بی شخصیت و بی نام و بی تاریخ که در همه جا و همه ٔ اشیا پراکنده است . شک...
-
غز
لغتنامه دهخدا
غز. [ غ ُ ] (اِخ ) صنفی از ترکان غارتگر بوده اند که در زمان سلطان سنجر قوت گرفتند و خراسان را به تصرف آوردند و سلطان سنجر را گرفته در قفس کردند. (برهان قاطع). غُزّ گروهی از ترکان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جنسی است از ترکان . (مهذب الاسماء). کل...