کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
توبه
/to[w]be/
معنی
۱. دست کشیدن از گناه و بازگشتن به راه حق؛ بازگشت و پشیمانی از گناه.
۲. (اسم) نهمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۱۲۹ آیه؛ برائت؛ مخزیة؛ فاضحة؛ سیف. Δ این سوره با بسم الله الرحمن الرحیم شروع نشده است.
〈 توبهٴ نصوح: توبۀ قطعی و حقیقی که هرگز شکسته نشود.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
استغفار، انابت، انابه، پشیمانی
برابر فارسی
بازگشت
فعل
بن گذشته: توبه کرد
بن حال: توبه کن
دیکشنری
penance, penitence, repentance, shrift
-
جستوجوی دقیق
-
توبه
واژگان مترادف و متضاد
استغفار، انابت، انابه، پشیمانی
-
توبه
فرهنگ واژههای سره
بازگشت
-
توبه
فرهنگ فارسی معین
(تُ بِ) [ ع . توبة ] (مص ل .) پشیمان شدن از گناه .
-
توبه
فرهنگ فارسی معین
(تَ بَ) (اِ.) رنگین کمان ، قوس قزح .
-
توبه
لغتنامه دهخدا
توبه . [ ب َ / ب ِ ] (اِ) قوس قزح را گویند و به این معنی بجای بای ابجد یای حطی هم آمده است . (برهان ). قوس قزح و آژفنداک . (ناظم الاطباء). رجوع به تویه شود.
-
توبه
لغتنامه دهخدا
توبه . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ] (ع مص ) توبة. بازگشتن از گناه . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (منتهی الارب ). از گناه بازگشتن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). و عوام بالضم گویند... و به لفظ کردن و گفتن و فرمودن و ...
-
توبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تَوبَة] to[w]be ۱. دست کشیدن از گناه و بازگشتن به راه حق؛ بازگشت و پشیمانی از گناه.۲. (اسم) نهمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۱۲۹ آیه؛ برائت؛ مخزیة؛ فاضحة؛ سیف. Δ این سوره با بسم الله الرحمن الرحیم شروع نشده است.〈 توبهٴ ن...
-
توبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تویه› [قدیمی] tube = رنگینکمان
-
توبه
دیکشنری فارسی به عربی
توبة
-
توبه
واژهنامه آزاد
(پهلوی) پَتِت.
-
واژههای مشابه
-
توبة
لغتنامه دهخدا
توبة. [ ت َ ب َ ] (اِخ ) (تل ...) در جانب شرقی دجله مقابل شهر موصل و متصل به نینوا و در آنجای تلی است که آنرا زیارت کنند و در آنجا به تفرج پردازند. رجوع به معجم البلدان ذیل «تل توبة» شود.
-
توبة
لغتنامه دهخدا
توبة. [ ت َ ب َ ] (اِخ ) ابن حمیربن حزن بن کعب . شاعری بوده است . (منتهی الارب ). شاعری از عشاق مشهور عرب است و در اواسط قرن اول هجری و در زمان خلافت بنی امیه می زیست . رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 167 و عقد الفرید ج 3 ص 302 و قاموس الاعلام ترکی و البیا...
-
توبة
لغتنامه دهخدا
توبة. [ ت َ ب َ ] (اِخ ) سوره ٔ نهمین از قرآن کریم ، مدنیه و آن دارای 129 آیت است ، پس از انفال و پیش از یونس . نام دیگر آن بحوث است . سوره ٔ برائه . (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا).
-
تؤبه
لغتنامه دهخدا
تؤبه . [ ت ُ ءَ ب َ ] (ع اِ) (از «ت ء ب ») عار و ننگ . (منتهی الارب ). اِبَة. (منتهی الارب ). رجوع به اِبة شود.