کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
توالی
/tavāli/
معنی
۱. پیاپی رسیدن؛ یکی پس از دیگری آمدن.
۲. پیدرپی بودن؛ پشت سر هم قرار داشتن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تسلسل، تناوب، تواتر
۲. پیاپی رسیدن، دمادم شدن
دیکشنری
progression, sequence, succession
-
جستوجوی دقیق
-
توالی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تسلسل، تناوب، تواتر ۲. پیاپی رسیدن، دمادم شدن
-
توالی
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص ل .) پیاپی رسیدن .
-
توالی
لغتنامه دهخدا
توالی . [ ت َ ] (ع اِ) (از «ت ل و») سرین ها و کفلهای اسب و یا دم و هر دو پای آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اَعجاز. (اقرب الموارد). || دنبالهای هودج . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دنبالهای خیل : التوالی من الخیل ؛ مآخیرها. (از اقرب الموارد).
-
توالی
لغتنامه دهخدا
توالی . [ ت َ ] (ع مص ) پیاپی شدن . (دهار) (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تتابع. (یادداشت بخطمرحوم دهخدا). یقال : توالی علیه شهران ؛ ای تتابعا وتوالت علی َّ کتب فلان ؛ اذا تتابعت . (اقرب الموارد).- علی التوالی ؛ پی درپی . پ...
-
توالی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی، جمعِ تالیَة] tavāli ۱. پیاپی رسیدن؛ یکی پس از دیگری آمدن.۲. پیدرپی بودن؛ پشت سر هم قرار داشتن.
-
توالی
دیکشنری فارسی به عربی
بدلة , سلسلة , مسار
-
واژههای مشابه
-
توالى
واژهنامه آزاد
پیاپی رسیدن, پی درپی آمدن, یکی پس ازدیگری
-
توالى
واژهنامه آزاد
پیاپی رسیدن, پی درپی آمدن, یکی پس ازدیگری
-
succession pathway/ successional pathway
مسیر توالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] روند تکوین اجتماع گیاهی در یک نظام آشفتۀ مشخص
-
successional stage, stage of succession
مرحلۀ توالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← مرحلۀ پیایندی
-
sequential model
مدل توالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی مدل تقاضا مبتنی بر این فرض که تصمیمات مربوط به سفر با توجه به سلسلهعواملی، مانند وضعیت هوا، تعداد سفر، مقصد، وسیلۀ سفر و مسیر سفر، اتخاذ میشود
-
sequence 2
توالی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سلسلهای از دورانهای تاریخی یک فرهنگ مشخص که هر کدام دارای بقایای مادی خاص خود است
-
succession 1
توالی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] جانشینی پیاپی یک بومسازگان با بومسازگان دیگر که متعاقب تغییرات زمینشناختی و بومشناختی و فصلی روی میدهد و تا رسیدن به پایداری نسبی، که به اوج موسوم است، ادامه پیدا میکند
-
amino acid sequence
توالی آمینواسیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] چیدمان خطی ماندۀ آمینواسیدها