کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توازنبخشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نواله بخشی
لغتنامه دهخدا
نواله بخشی . [ ن َ ل َ / ل ِ ب َ ](حامص مرکب ) عمل نواله بخش . رجوع به نواله بخش شود.
-
ولایت بخشی
لغتنامه دهخدا
ولایت بخشی . [ وَ / وِ ی َ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل ولایت بخش .
-
کام بخشی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) kāmbaxši ۱. رسانیدن به آرزو: ◻︎ سبب مپرس که چرخ ازچه سفلهپرور شد / که کامبخشی او را بهانه بیسببیست (حافظ: ۱۴۶).۲. [مجاز] به وصال رساندن.
-
partial burial
تدفین بخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تدفینی که در آن تنها بخشی از جسد دفن شده باشد
-
sacrament
تقدسبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] فرایندی آیینی برای تبرک بخشیدن به یک شیء یا موجود زنده یا یک باور و اسطوره
-
partial melting
ذوب بخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ذوب ناقص سنگهای اولیه که در نتیجۀ آن مذابی با ترکیبی متفاوت با مادۀ اولیه به وجود میآید
-
colouration 1, colourization, colouring
رنگبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] عمل یا فرایند رنگ بخشیدن متـ . رنگش
-
توان بخشی
فرهنگ فارسی معین
(تَ بَ) (حامص .) بازگرداندن تن درستی و عمل کرد طبیعی عضو آسیب - دیده یا شخص بیمار در کوتاه ترین مدت ، بازتوانی .
-
آرام بخشی
لغتنامه دهخدا
آرام بخشی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) چگونگی و صفت آرام بخش .
-
جان بخشی
لغتنامه دهخدا
جان بخشی . [ جام ْ ب َ ] (حامص مرکب ) حیات بخشی . احیاء. (ناظم الاطباء). عمل جان بخش . رجوع به جان بخشیدن و جان بخش شود.
-
روان بخشی
لغتنامه دهخدا
روان بخشی . [ رَ وام ْ ب َ ] (حامص مرکب ) جان بخشی . روح بخشی : از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگززانکه در روح فزایی چو لبت ماهر نیست . حافظ.و رجوع به روان بخش شود.
-
راست بخشی
لغتنامه دهخدا
راست بخشی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) قسط. عمل راست بخش . بخش کردن بتساوی .
-
علیکه بخشی
لغتنامه دهخدا
علیکه بخشی . [ ع َ ک َ ؟ ] (اِخ ) وی از جانب امیر نظام الدین شیخ علی طغانی ضبط برج چهل حجره را در بلخ به عهده داشت و در سال 902 هَ . ق . که ابوالغازی سلطان حسین میرزا بایقرا این شهر را محاصره کرده بود این علیکه بخشی قصد خیانت کرد و می خواست آن برج را...
-
نام بخشی
لغتنامه دهخدا
نام بخشی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل و صفت نام بخش .
-
لقمه بخشی
لغتنامه دهخدا
لقمه بخشی . [ ل ُ م َ / م ِ ب َ ] (حامص مرکب ) اعطای لقمه . توسعاً روزی دادن : لقمه بخشی آید از هرکس به کس حلق بخشی کار یزدان است و بس .مولوی .