کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توأمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
توأمان
معنی
[ ع . ] (ص . اِ.) تثنیة توأم . دو همراه .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
توأمان
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (ص . اِ.) تثنیة توأم . دو همراه .
-
واژههای مشابه
-
توامان
واژگان مترادف و متضاد
باهم، جنابه، دوقلو، همزاد
-
توأمان
لغتنامه دهخدا
توأمان . [ ت َ ءَ ] (ع اِ) مثنای توأم . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تثنیه ٔ توأم ، یعنی دو تا همزاد و حملی که به فارسی جنابه گویند. (ناظم الاطباء). آن هر دو بچه که از یک حمل زن زائیده شود و این تثنیه ٔ توأم است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ...
-
توامان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: تَوٲمان، تثنیۀ تَوٲم] to[w]'amān دو بچه که در یک موقع از یک شکم زاییده شده باشند؛ دوقلو.
-
خط توأمان
لغتنامه دهخدا
خط توأمان . [ خ َطْ طِ ت َاَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط توأمان به اصطلاح خوش نویسان آنست که بر دو ورق صفحه ٔ کاغذ نقوش مختلف کشند که هرگاه هر دو صفحه را روی هم گذارند، صورت حرف برنگ سفید از آن نمایان شود. (آنندراج ) : دهم یاد هم آغوشی بآن طفل که ...
-
conjunctive use
بهرهگیری توأمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] استفادۀ برنامهریزیشده و متوازن از منابع آب سطحی و زیرزمینی برای اطمینان از تأمین پیوستۀ آب
-
واژههای همآوا
-
توامان
واژگان مترادف و متضاد
باهم، جنابه، دوقلو، همزاد
-
توامان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: تَوٲمان، تثنیۀ تَوٲم] to[w]'amān دو بچه که در یک موقع از یک شکم زاییده شده باشند؛ دوقلو.
-
جستوجو در متن
-
toyman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توامان
-
tomial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توامان
-
tomand
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توامان
-
tomorn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توامان