کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهیدستی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تهیدستی
مترادف و متضاد
استیصال، افلاس، بیچیزی، بینوایی، تنگ دستی، درویشی، عسرت، فقر، گدایی، مسکنت، نداری ≠ مکنت
دیکشنری
destitution, indigence, penuriousness, penury, poverty
-
جستوجوی دقیق
-
تهیدستی
واژگان مترادف و متضاد
استیصال، افلاس، بیچیزی، بینوایی، تنگ دستی، درویشی، عسرت، فقر، گدایی، مسکنت، نداری ≠ مکنت
-
تهیدستی
لغتنامه دهخدا
تهیدستی . [ ت َ / ت ِ / ت ُ دَ ] (حامص مرکب ) بی چیزی . فقر. نداری . حالت تهیدست : دو گوش و دو پای من آهوگرفت تهیدستی و سال نیرو گرفت . فردوسی .تهیدستی و ایمن از درد و رنج بسی بهتر از بیم با ناز و گنج . اسدی .چرا امروز چیزی بازپس ننهی چرا نندیشی از ب...
-
تهیدستی
دیکشنری فارسی به عربی
فاقة
-
واژههای همآوا
-
تهی دستی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] tohidasti تنگدستی؛ ناداری؛ بیپولی.
-
جستوجو در متن
-
دست تنگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] dasttangi تنگدستی؛ تهیدستی؛ بیچیزی.
-
فلک زدگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مٲخوذ از عربی. فارسی] [مجاز] falakzadegi بدبختی؛ تهیدستی.
-
فَقْرَ
فرهنگ واژگان قرآن
فقر - تهيدستي -محتاج -نيازمند
-
افتقار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'efteqār فقیر شدن؛ بینوا شدن؛ نیازمند شدن؛ تهیدستی؛ درویشی.
-
بی مایگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) bimāyegi ۱. فرومایگی.۲. تهیدستی؛ بینوایی.
-
نیازمندی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) niyāzmandi ۱. احتیاج؛ محتاج بودن به چیزی.۲. تهیدستی.
-
تنگدستی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] tangdasti ۱. بیچیزی؛ تهیدستی؛ فقر.۲. ناتوانی.
-
خانهخرابی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تهیدستی، افلاس، ورشکستگی ۲. ویرانهنشینی
-
فقر
فرهنگ فارسی معین
(فَ قْ) [ ع . ] (اِمص .)تهیدستی ، تنگدستی .