کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهویۀ خاک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
soil aeration
تهویۀ خاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] فرایندی که در آن با شکستن و برگرداندن لایههای خاک و ایجاد خلل و فرج در آن، هوای بیشتری وارد خاک میشود
-
واژههای مشابه
-
تهویه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ) [ ع . تهویة ] (مص م .) هوا را عوض کردن ، خنک کردن هوا.
-
تهویه
لغتنامه دهخدا
تهویه . [ ت َ ی َ / ی ِ ] (ع مص ) تهویة. هوا دادن .عوض کردن هوای اطاق و محوطه . (فرهنگ فارسی معین ).- دستگاه تهویه ؛ دستگاهی که برای ایجاد هوای مطبوع در سالنها و اماکن عمومی نصب کنند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
تهوية
دیکشنری عربی به فارسی
تهويه
-
تهویه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تهویَة] tahviye ۱. هوا را خنک کردن.۲. هوای جایی را عوض کردن؛ داخل کردن هوای تازه در جایی و خارج کردن هوای آلودهبهدود یا بوهای نامطبوع با وسایل مکانیکی یا باز کردن درها و دریچهها.
-
تهویه
دیکشنری فارسی به عربی
تهوية
-
تهویه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
هو
-
دستگاه تهویه
دیکشنری فارسی به عربی
جهاز التهوية
-
تهویه مطبوع
واژهنامه آزاد
هوایش برکام، هوایش دلپذیر.
-
دستگاه تهویه
واژهنامه آزاد
هواساز.
-
mixed-layer venting
تهویۀ لایۀ آمیخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] خروج آلایندهها از قلۀ لایۀ مرزی جوّ ازطریق وارونگی کلاهکی لایۀ مرزی
-
ventilated psychrometer
رطوبتسنج تهویهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← رطوبتسنج دَمشی
-
ventilated container
بارگُنج تهویهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بارگُنجی که در دیوارههای انتهایی آن روزنههایی برای ورود و خروج هوا تعبیه شده است