کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهوع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تهوع
/tahavvo'/
معنی
۱. احساس به هم خوردن دل و انقلاب معده.
۲. قی کردن؛ استفراغ.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. استفراغ، دلآشوب، دلبههمخوردگی، شکوفه، غثیان، قی
۲. استفراغ کردن، قی کردن
دیکشنری
nausea, sickness
-
جستوجوی دقیق
-
تهوع
واژگان مترادف و متضاد
۱. استفراغ، دلآشوب، دلبههمخوردگی، شکوفه، غثیان، قی ۲. استفراغ کردن، قی کردن
-
nausea
تهوع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] احساس نامطبوعی در معده و حلق که ممکن است به استفراغ منجر شود
-
تهوع
فرهنگ فارسی معین
(تَ هَ وُّ) [ ع . ] (مص ل .) به هم خوردن دل ، بالا آوردن غذا.
-
تهوع
لغتنامه دهخدا
تهوع . [ ت َ هََ وْ وُ ] (ع مص ) قی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). به ستم قی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). به تکلف قی کردن . (از اقرب الموارد). به شدت قی کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بهم خوردن (دل ، معده ، انقلاب معده ). قی کردن ....
-
تهوع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی] (پزشکی) tahavvo' ۱. احساس به هم خوردن دل و انقلاب معده.۲. قی کردن؛ استفراغ.
-
واژههای مشابه
-
nauseant
تهوعآور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] عاملی که موجب تهوع میشود
-
morning sickness, nausea gravidarum
تهوع صبحگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] احساس تهوع و استفراغ در هنگام برخاستن از خواب، بهویژه در ماههای اول بارداری
-
حالت تهوع
دیکشنری فارسی به عربی
غثيان
-
تهوع اور
دیکشنری فارسی به عربی
مقية , مقيي
-
حالت تهوع دست دادن
دیکشنری فارسی به عربی
قزز
-
تهوع وبهم خوردگی حال در سفر دریا
دیکشنری فارسی به عربی
دوار البحر
-
حالت تهوع نسبت به غذای بد مزه
دیکشنری فارسی به عربی
مقزز
-
جستوجو در متن
-
nauseating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهوع، تهوع اور