کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهلات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تهلات
لغتنامه دهخدا
تهلات . [ ت َ ] (ع مص ) دور شدن . || فراموش کردن . || بر غفلت رفتن . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
طهلئة
لغتنامه دهخدا
طهلئة. [ طِ ل ِ ءَ ] (ع ص ) طئلهة. طهیلة. احمق بی خیر. || (اِ) گل و لای که در حوض فروریزد بعد از آنکه اندوده باشند آنرا. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اِمص ) تیرگی . || (اِ) ابر. یقال : ما فی السماء طهلئة؛ یعنی نیست چیزی در آسمان از ابر. (منتهی الار...
-
تحلئة
لغتنامه دهخدا
تحلئة. [ ت َ ل ِ ءَ ] (ع مص ) از آب وارانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). از آب وارندن . (زوزنی ). بازداشتن کسی را از آب ونوشیدن ندادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط): حَلاَّ َٔه ُ عن الماء تحلیئاً و تحلئةً. (منتهی الارب ) (اقر...
-
تحلئة
لغتنامه دهخدا
تحلئة. [ ت ِ ل ِ ءَ ] (ع اِ) موی روی پوست و سیاهی آن . || (ص ) رجل تحلئة؛ مردی که به مردم اندوه رساند به آمیزش . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط).
-
جستوجو در متن
-
دور شدن
لغتنامه دهخدا
دورشدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) فاصله دار شدن چیز. (ناظم الاطباء). فاصله گرفتن . نأث . منأث . مماتنة. تنطنط. سنج . زوال . زوح . سلخ . سحن . سحر. شط. شطوط. شطف . شطوف . شحط. شحوط. مشحط. طلب . عزلة. اجلاء. انجلاء. تجلی . مهایطة. هیاط. اتنان . ازولال ....