کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهذیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تهذیب
/tahzib/
معنی
۱. پاکیزه کردن؛ خالص کردن.
۲. اصلاح کردن شعر یا نثر از عیبونقص.
۳. پاکیزه کردن اخلاق.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اصلاح، پاکی، پاکیزهسازی، پالایش، تربیت، تزکیه، تصفیه، مهذبسازی، پیراستگی
۲. مهذب ساختن
فعل
بن گذشته: تهذیب کرد
بن حال: تهذیب کن
دیکشنری
accomplishment, edification, polish
-
جستوجوی دقیق
-
تهذیب
واژگان مترادف و متضاد
۱. اصلاح، پاکی، پاکیزهسازی، پالایش، تربیت، تزکیه، تصفیه، مهذبسازی، پیراستگی ۲. مهذب ساختن
-
تهذیب
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) پاکیزه کردن ، پاک داشتن .
-
تهذیب
لغتنامه دهخدا
تهذیب . [ ت َ ] (ع مص ) پاکیزه کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (مجمل اللغة). پاکیزه کردن . (منتهی الارب ). پاک کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). پاکیزه کردن . پاک داشتن . پیراستن . (فرهنگ فارسی معین ). پاکیزه و خالص کردن . (ناظم الاطباء)....
-
تهذیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tahzib ۱. پاکیزه کردن؛ خالص کردن.۲. اصلاح کردن شعر یا نثر از عیبونقص.۳. پاکیزه کردن اخلاق.
-
تهذیب
دیکشنری فارسی به عربی
ثقل
-
واژههای مشابه
-
تهذیب کردن
لغتنامه دهخدا
تهذیب کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیراستن و پاکیزه کردن . || اصلاح کردن عیب ، شعر یا نثر را. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به تهذیب شود.
-
تهذیب یافته
لغتنامه دهخدا
تهذیب یافته .[ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) خوش خلق شده و باادب گشته و نیک تربیت یافته . (ناظم الاطباء). رجوع به تهذیب شود.
-
واژههای همآوا
-
تحزیب
لغتنامه دهخدا
تحزیب . [ ت َ ] (ع مص ) گردآوردن گروهها را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || وِرد کردن قرآن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تقسیم کردن قرآن به احزاب .
-
جستوجو در متن
-
tottlish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهذیب
-
edification
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آموزش و پرورش، عبرت، تهذیب، تقدیس، تهذیب اخلاق، تعلیم
-
پالایش
واژگان مترادف و متضاد
پاکسازی، تصفیه، تهذیب ≠ آلایش
-
reformations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلاحات، اصلاح، تهذیب