کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهدم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تهدم
لغتنامه دهخدا
تهدم . [ ت َ هََ دْ دُ ] (ع مص ) ویران شدن .(تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (مجمل اللغة) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سخت خشمگین شدن . (تاج المصادر بیهقی ). سخت شدن خشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || به...
-
جستوجو در متن
-
تهدک
لغتنامه دهخدا
تهدک . [ ت َ هََ دْ دُ] (ع مص ) سختی کردن به سخن و ترسانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تهدم . (اقرب الموارد).
-
تدکدک
لغتنامه دهخدا
تدکدک . [ ت َ دَ دُ ] (ع مص ) دکاوات شدن کوهها. (منتهی الارب ). از هم پاشیدن کوهها و نرم شدن خاک و هموار شدن زمین . (از ناظم الاطباء). تهدم کوهها. (اقرب الموارد) (المنجد).
-
متهدم
لغتنامه دهخدا
متهدم . [ م ُ ت َ هََ دْ دِ ] (ع ص ) ویران . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). خراب شده و ویران شده و منهدم گشته وپایمال شده در ویرانی . (ناظم الاطباء). || خشمناک ترساننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج )....
-
باشه
لغتنامه دهخدا
باشه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) جانوری است شکاری از جنس زردچشم و کوچکتر از باز باشد. (برهان ). این کلمه همریشه ٔ باز است و در فارسی باش ، باشه ، واشه ، و معرب آن باشق و در لهجه ٔ طبری واشه ، درگیلکی واشک است . در لاتینی فالکونیزوس گویند . (از حاشیه ٔ برهان...
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کلدةبن عمروبن ابی علاج بن ابی سلمةبن عبدالعزی بن غمرةبن عوف بن قسی ثقفی مکنی به ابی وائل از مردم طائف ، از بطن ثقیف ، مولای ابوبکرة ثقفی طبیب مشهور عرب . وی معاصر رسول (ص ) بود و طب ّ را درایران ، در بیمارستان جندی شاپور، آمو...