کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنگستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تنگستن
/tang[e]stan/
معنی
فلزی خاکستری، بسیار سخت و دیرگداز که مفتولهای آن در مقابل کشش و حرارت مقاومت بسیار دارد. آلیاژهای آن بهواسطۀ سختی و استحکام اهمیت بسیار در صنعت دارد؛ وُلفرام.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنگستن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: tungstène، مٲخوذ از سوئدی] (شیمی) tang[e]stan فلزی خاکستری، بسیار سخت و دیرگداز که مفتولهای آن در مقابل کشش و حرارت مقاومت بسیار دارد. آلیاژهای آن بهواسطۀ سختی و استحکام اهمیت بسیار در صنعت دارد؛ وُلفرام.
-
جستوجو در متن
-
pantaletted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگستن
-
tungsteniferous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگستن
-
ولفرام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: wolfram] (شیمی) volfrām = تنگستن
-
tenebrousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگستن
-
tightrope
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگستن
-
tungstenic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگستن
-
tungstous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگستن
-
tungstate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگستن
-
tangent plane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هواپیما تنگستن
-
tungsten steel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فولاد تنگستن
-
chrome-tungsten steel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فولاد کروم تنگستن
-
tungsten
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگستن، تونگستن، فلزی از جنس کروم
-
platinoid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پلاتینیو، الیاژی از مس و نیکل و تنگستن