کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنگدست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تنگدست
معنی
( ~. دَ)(ص مر.)کنایه از: تهی دست ، فقیر.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
indigent, insolvent, necessitous, needy, poor
-
جستوجوی دقیق
-
تنگدست
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ)(ص مر.)کنایه از: تهی دست ، فقیر.
-
تنگدست
لغتنامه دهخدا
تنگدست . [ ت َ دَ ] (اِ مرکب ) مسند کوچک و مسندی که کم بدست آید. (برهان ) (ناظم الاطباء).
-
تنگدست
لغتنامه دهخدا
تنگدست . [ ت َ دَ ] (ص مرکب ) کنایه از فقیر و مفلس و بی چیز باشد. (انجمن آرا). فقیر. (شرفنامه ٔ منیری ). کنایه از مفلس و تهیدست . تنگ عیش . تنگ معاش . تنک روزی . تنگ بخت و تنگ زیست . (آنندراج ). فقیر ومفلس و بی چیز و تهیدست . (ناظم الاطباء) : گر ایدو...
-
تنگدست
دیکشنری فارسی به عربی
فقير
-
واژههای مشابه
-
تنگدست، تنگدست
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیبضاعت، بیچیز، تنگعیش، تهیدست، فقیر، محتاج، مسکین ۲. پریشانحال، مضطر ≠ غنی، منعم، گشادهدست
-
بینوا و تنگدست
فرهنگ گنجواژه
فقیر.
-
واژههای همآوا
-
تنگ دست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] tangdast ۱. فقیر؛ بیچیز؛ تهیدست.۲. خسیس.
-
جستوجو در متن
-
دست تنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] dasttang تنگدست؛ فقیر.
-
دس تنگ
لهجه و گویش بختیاری
das-tang تنگدست، تهیدست.
-
فقیر
فرهنگ واژههای سره
تهی دست، تهیدست، تنگدست
-
مُقْتِرِ
فرهنگ واژگان قرآن
تنگدست -کسي که در ضيق مالي قرار داشته باشد
-
دستتنگ
واژگان مترادف و متضاد
بیپول، بینوا، تنگدست، تهیدست، فقیر