کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنک صبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تنک مزاج
لغتنامه دهخدا
تنک مزاج . [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ م ِ] (ص مرکب ) خیالی و وهمی و تندخو. (ناظم الاطباء).
-
تنک مشرب
لغتنامه دهخدا
تنک مشرب . [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ م َ رَ] (ص مرکب ) مقابل فراخ مشرب . (آنندراج ) : عقل تنک مشرب است به که چو طالب در کف آشفتگی زمام سپارم . طالب آملی (از آنندراج ).رجوع به تنک و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
تنک مغز
لغتنامه دهخدا
تنک مغز. [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ م َ ] (ص مرکب ) سبک مغز. (آنندراج ). رجوع به تنک و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
تنک موی
لغتنامه دهخدا
تنک موی . [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ ] (ص مرکب ) آنکه موی سر و ریش وی انبوه نبود و کم موی باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به تنک و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
تنک آب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tonok[']āb آب کمعمق: ◻︎ دریای فراوان نشود تیره به سنگ / عارف که برنجد تنکآب است هنوز (سعدی: ۱۰۵).
-
تنک بیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tonokbiz = تنگبیز
-
تنک دل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] tonokdel نازکدل؛ رقیقالقلب: ◻︎ تنکدل چو یاران به منزل رسند / نخسبد که واماندگان از پسند (سعدی۱: ۵۹).
-
تنک چشم
دیکشنری فارسی به عربی
بخيل
-
thinning regime
نظام تُنُکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی تُنُکسازی جنگل که شامل نوع و شدت و چرخۀ تُنُکسازی در یک منطقۀ مشخص است متـ . نظام تُنُک کردن
-
نظام تُنُک کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← نظام تُنُکسازی
-
depletion-layer rectification
یکسوسازی تُنُکلایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] یکسوسازی ناشی از اتصال دو مادۀ غیرهمجنس مانند پیوندگاه P-N یا فلز و نیمرسانا
-
selective thinning
تُنُکسازی برگزیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی تُنُکسازی که در آن ابتدا از میان درختان مرغوب و نامرغوب تعدادی انتخاب و سپس قطع میشوند متـ . تُنُک کردن برگزیده
-
thinning from above, high thinning, crown thinning
تُنُکسازی زبرین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی تُنُکسازی که در آن گزینش و برداشت درختان در اُشکوب زبرین تودۀ جنگلی صورت میگیرد متـ . تُنُک کردن زبرین
-
thinning from below
تُنُکسازی زیرین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی تُنُکسازی که در آن گزینش و برداشت درختان در اُشکوب زیرین تودۀ جنگلی صورت میگیرد متـ . تُنُک کردن زیرین
-
selection thinning
تُنُکسازی گزینشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برش درختان چیرهای که قطر آنها از حد مجاز بیشتر است بهمنظور ایجاد شرایط مناسب برای رشد مطلوب درختان کمقطر