کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنورخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تنورخانه
مترادف و متضاد
آشپزخانه، مطبخ
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنورخانه
واژگان مترادف و متضاد
آشپزخانه، مطبخ
-
تنورخانه
لغتنامه دهخدا
تنورخانه . [ ت َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مطبخ را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (از فرهنگ رشیدی ). تنورستان . مطبخ و آشپزخانه . (ناظم الاطباء). رجوع به تنور شود.
-
جستوجو در متن
-
مطبخ
واژگان مترادف و متضاد
آشپزخانه، تنورخانه
-
آشپزخانه
واژگان مترادف و متضاد
آشخانه، تنورخانه، طباخخانه، مطبخ، مطعم
-
آشپزخانه
لغتنامه دهخدا
آشپزخانه . [ پ َ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب ) مطبخ . تنورخانه . آش خانه . باورچی خانه .
-
آشخانه
لغتنامه دهخدا
آشخانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مطبخ . آشپزخانه . تنورخانه . باورچی خانه . || رستوران .
-
تنورستان
لغتنامه دهخدا
تنورستان . [ ت َ رِ ] (اِ مرکب ) مخبز. (محمودبن عمر از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نانوایی . خبازی . (یادداشت ایضاً).رجوع به تنورخانه و تنور و دیگر ترکیبهای آن شود.