کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تنودن
/tanudan/
معنی
= تنیدن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنودن
فرهنگ فارسی معین
(تَ دَ) (مص م .) نک تنیدن .
-
تنودن
لغتنامه دهخدا
تنودن . [ ت َ دَ ] (مص ) بمعنی تنیدن و کشیدن باشد. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ) (فرهنگ جهانگیری ). تنیدن و کشیدن و پیچیدن . (ناظم الاطباء) : اگر نخواهی کآئی به محشر آلوده ز جهل جان و ز بد دل ببایدت پالودترا چگونه بساود هگرز پاکی و ع...
-
تنودن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] tanudan = تنیدن
-
جستوجو در متن
-
برتنودن
لغتنامه دهخدا
برتنودن . [ ب َ ت َ دَ ] (مص مرکب ) تنودن . رجوع به تنودن شود.
-
ی
لغتنامه دهخدا
ی . (حرف ) نشانه ٔ حرف سی و دوم یعنی آخرین حرف از الفبای فارسی و حرف بیست و هشتم از الفبای عربی و حرف دهم از الفبای ابجدی است . در حساب جُمَّل آن را دَه گیرند. نام آن «یا»، «یاء»، «ی » و «یی » است و در خط به صورتهای زیر نوشته و با اصطلاحات «ی تنها» چ...