کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنن
واژهنامه آزاد
این واژه برگرفته از نت نویسی موسیقی قدیم می باشد که به تنانین معروف است تنهایی معنی خاصی ندارد ماند نتهای موسیقی امروز ی یعنی دو؛ر؛می؛فا...که به تنهایی معنی لغوی خاصی نمی توان برایش نوشت
-
واژههای مشابه
-
تن تنن
لغتنامه دهخدا
تن تنن . [ ت َ ت َ ن َ ] (اِ مرکب ) تن تن . تن تننا. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به این دو کلمه شود. || وزن اجزای آواز موسیقی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به تن تن شود.
-
تن تنن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم صوت) (ادبی) tantanan = تنتن
-
تنن له بن
لغتنامه دهخدا
تنن له بن . [ ت ُ ن ُ ل ِ ب َ ] (اِخ ) تنن . یکی از شهرهای عمده ٔ ایالت ساووای علیا است که در ادوار پیشین پایتخت شابله بود. این شهر در کنار دریاچه ٔ لمان واقع است و در حدود 14000 تن سکنه دارد. محصول عمده ٔ آن پنیر و مواد غذایی و گچ و ظروف سفالین است ...
-
جستوجو در متن
-
تنیک
لغتنامه دهخدا
تنیک . [ ت َ ] (فرانسوی ، ص ) تانیک . موصوف آن کلمه ٔ اسید است ، به اصطلاح کیمیا ماده ٔقابضی را گویند که با بَزها (بازها) مرکب شده تولیدتنات کند، و آن را تنن نیز گویند. (ناظم الاطباء).
-
تن تننا
لغتنامه دهخدا
تن تننا. [ ت َ ت َ ن َ ] (اِ مرکب ) تن تن . تن تنن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به این دو کلمه شود. || وزن اجزای آواز. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به تن تن شود.
-
تن تن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم صوت) tantan ۱. (ادبی) در عروض، معیاری برابر دو هجای بلند؛ تنتنن؛ تنتننا.۲. [قدیمی، مجاز] نغمه؛ سرود؛ آواز: ◻︎ به چنگ و تنتن این تن نهادهای گوشی / تن تو تودۀ خاک است و دمدمهش چو هواست (مولوی۲: ۱۱۴۵).