کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنغیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنغیر
لغتنامه دهخدا
تنغیر. [ ت َ ] (ع مص ) بانگ کردن بر کسی . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). بانگ کردن بر شتر. (از اقرب الموارد). || نرم مالیدن کودک را. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
تنقیر
لغتنامه دهخدا
تنقیر. [ ت َ ] (ع اِ) بانگی شبیه به صفیر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
تنقیر
لغتنامه دهخدا
تنقیر. [ ت َ ] (ع مص ) واپژوهیدن . (زوزنی ). بحث واپژوهیدن . کاویدن . (مجمل اللغةاز یادداشت بخط مرحوم دهخدا). بازکاویدن از چیزی ، یقال : نقره و عنه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کاویدن چیزی . (آنندراج ) (از اقرب الموارد) : ... همان ندامت بیند که آ...