کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنصیص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تنصیص
/tansis/
معنی
۱. آشکار کردن و روشن ساختن معنی کلام.
۲. اسناد دادن حدیث به کسی که حدیث از او نقل شده است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنصیص
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - آشکار کردن معنی کلام . 2 - نسبت دادن حدیث به کسی که حدیث از او روایت شده .
-
تنصیص
لغتنامه دهخدا
تنصیص . [ ت َ ] (ع مص ) ظاهر کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || مبالغت در نص و قول نحویان در کلمه ٔ «لا» انها لنفی الجنس علی سبیل التنصیص ؛ یعنی نه بر سبیل احتمال . (از اقرب الموارد) : چه هر کرا به تنصیص این تخصیص داده باشد که الرجال قوامون علی الن...
-
تنصیص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tansis ۱. آشکار کردن و روشن ساختن معنی کلام.۲. اسناد دادن حدیث به کسی که حدیث از او نقل شده است.
-
واژههای همآوا
-
تنسیس
لغتنامه دهخدا
تنسیس . [ ت َ ] (ع مص ) اِس اِس گفتن کودک را تا بشاشد و غایط اندازد. || به رفتار آوردن ستور را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
طرد و عکس
لغتنامه دهخدا
طرد و عکس . [ طَ دُ ع َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) طرد و عکس این است که سخنی را به ترتیبی برانند و آنگاه آن را معکوس کنند، چنانکه گویند: هر آتشی گوهری تابنده و سوزنده است و هر گوهری تابنده و سوزنده آتش است . (از تاج العروس ). در نزد اصولیان دوران است ...
-
من
لغتنامه دهخدا
من . [ م ِ ] (ع حرف جر) از. (ترجمان القرآن ). ترجمه ٔ لفظ «از». (غیاث ) (آنندراج ). یکی از حروف جاره است به معنی «از» و در چندین وجه استعمال می گردد:1 - ابتدای غایت ، و غالباً در همین وجه به کار رود،چنانکه گروهی برآنند که سایر معانی همگی از همین معنی...
-
چ
لغتنامه دهخدا
چ . (حرف ) نشانه ٔ حرف هفتم از حروف تهجی است و آن را جیم فارسی یا جیم معقودة نیز گویند و در حساب جُمَّل نماینده ٔ عددی نیست مگر مانند جیم عدد سه بشمار آید، و در حساب ترتیبی نشانه ٔ عدد هفت است .ابدالها: حرف چ در فارسی :>گاه بدل به «ت » شود. مؤلف آنن...
-
جرجانی
لغتنامه دهخدا
جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ )علی بن محمدبن علی حسینی حنفی یا شیعی استرابادی مشهور به میر سیدشریف جرجانی . وی از مشاهیر علماء علم کلام و حکمت و ادب بشمار بود مؤلف روضات الجنات آرد: متکلمی است بارع صاحب عقیده و رای و دارای تحقیق بسیار و هوش سرشار و نظر دقیق...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سعیدبن عبدالرحمان بن زیادبن عبداﷲبن زیادبن عجلان . مکنی به ابن عقده . کنیتش ابوالعباس است از حفاظ احادیث و ضباط اخبار بود در میان متقدمین علماء بکثرت روایات و انتقاد اسناد و معرفت رجال و رواج سنن امتیازی کامل و اختص...
-
صبح ازل
لغتنامه دهخدا
صبح ازل . [ ص ُ ح ِ اَ زَ ] (اِخ ) نام او میرزا یحیی فرزند میرزا عباس از مردم نور مازندران و مؤسس فرقه ٔ ازلیان است . ازلیان و بهائیان دو فرقه اند که پیشوای هر یک از این دو دسته خود را جانشین سیدعلی محمد باب شیرازی میدانند. چنانکه میدانیم سیدعلی محم...
-
حبیب
لغتنامه دهخدا
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن اوس بن حارث مکنی به ابوتمام . نجاشی (متوفی 450 هَ . ق .) در رجال خود او را یاد کرده گوید: امامی بود و امامان را تا ابوجعفر ثانی که معاصر وی بوده مدح کرده است . جاحظ در کتاب حیوان گوید: ابوتمام از رؤساء رافضه است . حسن بن دا...