کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنش صفحهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
stress relaxation, stress relieving, stress decay
واهلش تنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] کاهش تنش پس از وارد آمدن یک کرنش ثابت در مدتزمان معین
-
tension law
قانون تنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اصلی که به موجب آن هرگونه تغییر یا انحراف در سطح بهینۀ شرایط بیرونی یک اندامگان، مانند دما و فشارِ هوا، به ایجاد تنش منجر میشود
-
stress drop
اُفت تنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اختلاف تنشهای برشی وارد بر صفحۀ گسل، پیش از زمینلرزه و پس از آن
-
stress 2
تنش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک، مهندسی عمران] نیروی وارد بر واحد سطح در نقطهای داخل جسم
-
tension 1
تنش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] احساس فشار روانی و جسمی در شرایط ناراحتکننده
-
cataclasis, cataclastic flow
تنشآوارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] خردشدن و قطعهقطعه شدن یک سنگ براثر تنشهای ناشی از دگرشکلی
-
cataclastic
تنشآواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک، زمینشناسی] مربوط به سنگی که براثر تنش مکانیکی شدید در جریان دگرگونی دینامیکی، در عمق پوسته به وجود آید
-
principal stress
تنش اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تنش عمود بر یکی از صفحههای اصلی تنش
-
wind stress
تنش باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نیروی کشال بر واحد سطح براثر چینش باد
-
shear stress
تنش برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیروی وارد بر واحد سطحی که تحت تأثیر کُرنش برشی است
-
yield stress
تنش تسلیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← نقطۀ تسلیم
-
sexual tension
تنش جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اضطراب و بیقراری ناشی از سائق جنسی و تمایلات مربوط به آن برای تخلیۀ انرژی جنسی
-
تنش داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← تنش باقیمانده
-
détente 1
تنشزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] تلاش برای از میان بردن موجبات برخورد نظامی بین دو یا چند کشور
-
cooling stress
تنش سرمایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تنشی که براثر انقباض نایکنواخت یا به دلیل ویژگیهای نایکنواخت جسم در هنگام سرد شدن آن حاصل میشود