کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنشق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنشق
لغتنامه دهخدا
تنشق . [ ت َن َش ْ ش ُ ] (ع مص ) دم از بینی کشیدن و بوئیدن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ریختن آب در بینی . (از اقرب الموارد). رجوع به استنشاق شود.
-
واژههای مشابه
-
تَنشَقُّ
فرهنگ واژگان قرآن
بشکافد
-
واژههای همآوا
-
تنشغ
لغتنامه دهخدا
تنشغ. [ ت َ ن َش ْ ش ُ ] (ع مص ) نعره زدن و گریه در سینه گردانیدن چندانکه بیهوشی نزدیک گردد، و انما یفعل ذلک تشوقاً او اسفاً. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). و فی الحدیث : لاتعجلوا بتغطیة وجه المیت حتی ینشغ او یتنشغ. (ا...
-
تَنشَقُّ
فرهنگ واژگان قرآن
بشکافد
-
جستوجو در متن
-
کاذی
لغتنامه دهخدا
کاذی . (اِ) بر وزن شادی ، نباتی است بسیار خوشبوی و آن از درختی حاصل میشود مانند درخت خرما و آن را به شیرازی گل گیری گویند و در ملک دکن کوره به کسر کاف و سکون و فتح را خوانند شراب آن دفع آبله و جدری کند و جذام را نافع باشد. (برهان ). روغنی است و گیاهی...
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمد المعتمد علی اﷲبن ابی عمرو عبّاد المعتضد باﷲبن الظافر المؤید باﷲ ابی القاسم محمد قاضی اشبیلیه ابن ابی الولید اسماعیل بن قریش بن عبادبن عمروبن اسلم بن عمروبن عطاف بن نعیم اللخمی . از وُلد نعمان بن منذر لخمی . آ...