کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنزیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تنزیب
/tanzib/
معنی
۱. (پزشکی) نوار نازک که روی زخم و جراحت میبندند؛ باند.
۲. پارچۀ سفید نخی نازک که از آن پیراهن میدوزند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
bandage, cheesecloth, gauze, tissue
-
جستوجوی دقیق
-
تنزیب
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِ.) 1 - پارچه نخی نازک و سفید که از آن پیراهن دوزند. 2 - پارچة سفید نخی و نازک که روی زخم می گذارند.
-
تنزیب
لغتنامه دهخدا
تنزیب . [ ت َ ] (اِ) جامه ٔ کوچکی باشد که در زیر قبا پوشند و ترکان ارخالق گویند. (برهان ). ارخالق و جامه ای که در زیر قبا پوشند و بافته ٔ پنبه ای نازک و سفیدی شبیه به ململ که در بنگاله بافند و تنزیب می نامند. (ناظم الاطباء). بافته ایست ریسمانی که از ...
-
تنزیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تنزیب› tanzib ۱. (پزشکی) نوار نازک که روی زخم و جراحت میبندند؛ باند.۲. پارچۀ سفید نخی نازک که از آن پیراهن میدوزند.
-
تنزیب
دیکشنری فارسی به عربی
خيط رقيق , شاش
-
واژههای همآوا
-
تنضیب
لغتنامه دهخدا
تنضیب . [ ت َ ] (ع مص ) فروشدن آب به زمین . || کم شیر گردیدن ناقه و دیر دوشیده شدن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
gauze
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاز پانسمان، تور، تنزیب، کریشه، مه خفیف
-
gauzes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوسفند، گاز پانسمان، تور، تنزیب، کریشه، مه خفیف
-
gossamer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاسامر، تنزیب، پارچه بسیار نازک، بند شیطان، لعاب خورشید، لعاب عنکبوت، سبک، نازک، لطیف
-
خيط رقيق
دیکشنری عربی به فارسی
بند شيطان , لعاب خورشيد , لعاب عنکبوت , پارچه بسيار نازک , تنزيب , نازک , لطيف , سبک
-
شاش
دیکشنری عربی به فارسی
تنزيب , کريشه , تور , گازپانسمان , مه خفيف , يکجور پارچه پشت نما که از ان جامه هاي زنانه و پرده درست ميکنند , چيت موصلي