کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنجی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنجی
لغتنامه دهخدا
تنجی . [ ت َ ن َج ْ جی ] (ع مص ) جستن زمین بلند را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ناشناسا کردن جهت چشم زخم رسانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
تنجی
لغتنامه دهخدا
تنجی . [ ت ُ جی ی ] (ع اِ)نوعی از مرغان . (منتهی الارب ). نام مرغی . (ناظم الاطباء). ضرب من الطیر. (قاموس ، از ذیل اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
طنجی
لغتنامه دهخدا
طنجی . [ طَ جی ی ] (ص نسبی ) منسوب بشهر طنجه . (سمعانی ).
-
جستوجو در متن
-
متنجی
لغتنامه دهخدا
متنجی . [ م ُ ت َ ن َج ْ جی ] (ع ص ) آن که زمین بلند را جوید. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تنجی شود.