کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنجس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تنجس
/tanajjos/
معنی
نجس شدن؛ پلید شدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنجس
فرهنگ فارسی معین
(تَ نَ جُّ) [ ع . ] (مص ل .) نجس شدن ، پلید گشتن .
-
تنجس
لغتنامه دهخدا
تنجس . [ ت َ ن َج ْ ج ُ ] (ع مص ) پلید شدن . (زوزنی ) (دهار) (آنندراج ). ناپاک شدن . || کاری کردن که بدان از نجاست برآید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
تنجس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tanajjos نجس شدن؛ پلید شدن.
-
واژههای همآوا
-
تنجث
لغتنامه دهخدا
تنجث . [ ت َ ن َج ْ ج ُ ] (ع مص ) باز کاویدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تبحث . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
نجس
لغتنامه دهخدا
نجس . [ ن ُ ج ُ ] (ع اِ) معوذون . (اقرب الموارد) (المنجد). رجوع به تنجس و منجِّس شود.
-
متنجس
لغتنامه دهخدا
متنجس . [ م ُ ت َ ن َج ْ ج ِ] (ع ص ) ناپاک . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آلوده و ناپاک . (ناظم الاطباء). نجس شده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به تنجس شود.
-
پلید شدن
لغتنامه دهخدا
پلید شدن . [ پ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پلید گردیدن . ناپاک شدن . شوخگن شدن . چرک شدن . پلشت شدن . رجس . (تاج المصادر بیهقی ). قذر. (تاج المصادر). قذارت . (منتهی الارب ). رجاست . نجس شدن . (تاج المصادر). نجاست . تنجس . (زوزنی ) (منتهی الارب ). خباثت . (...
-
تحنث
لغتنامه دهخدا
تحنث . [ ت َ ح َن ْ ن ُ ] (ع مص ) عبادت کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). عبادت کردن شبهای چند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از قطر المحیط). تعبد. (اقرب الموارد). مثل تحنف . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). حدیث : کان یخلو بغار حراء فیتح...