کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنجز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تنجز
/tanajjoz/
معنی
۱. روایی خواستن؛ روایی کردن حاجت را خواستن.
۲. خواستار وفای به وعده شدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنجز
فرهنگ فارسی معین
(تَ نَ جُّ) [ ع . ] (مص م .) روا کردن ، خواستار روا کردن حاجت شدن .
-
تنجز
لغتنامه دهخدا
تنجز. [ ت َ ن َج ْ ج ُ ] (ع مص ) روایی خواستن و وعده وفا کردن جستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : به تحصیل این اموال و تنجز این اقوال معتمدان روان کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 293). هر دو به حضرت رسیدند و مراس...
-
تنجز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tanajjoz ۱. روایی خواستن؛ روایی کردن حاجت را خواستن.۲. خواستار وفای به وعده شدن.
-
جستوجو در متن
-
متنجز
لغتنامه دهخدا
متنجز. [ م ُ ت َ ن َج ْ ج ِ ] (ع ص ) روایی خواهنده . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).و رجوع به تنجز شود. || کسی که تعجیل میکند در هر چیزی بطور لیاقت و روایی . (ناظم الاطباء).
-
حاجت روا کردن
لغتنامه دهخدا
حاجت روا کردن . [ ج َ رَ ک َ ] (مص مرکب ) اسعاف . اسئال . انجاح . نجح . حاجت روا کردن خواستن . استنجاز. استنجاح . تنجز. برآوردن نیاز کسی : گوید که هم جلالت کعبه است قصر شاه هر حاجتم که باشد در وی روا کنم .مسعودسعد.