کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنتور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تنتور
/tantur/
معنی
محلول یک دارو در الکل.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنتور
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ فر. ] (اِ.) الکل یا اتر که از عناصر فعال مواد معدنی ، نباتی و حیوانی استخراج می شود.
-
تنتور
لغتنامه دهخدا
تنتور. [ ت َ ] (فرانسوی ، اِ) در اصطلاح پزشکی مایعی است که از تأثیر الکل یا اتر بر جوهرهای مواد گیاهی یا حیوانی یا معدنی بدست آید. (از لاروس ). تنتورها مایعات الکلی هستند که از اثر تأثیر الکل به درجات مختلف بر روی مواد خشک گیاهی ، حیوانی و شیمیایی ...
-
تنتور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: teinture] (پزشکی) tantur محلول یک دارو در الکل.
-
واژههای همآوا
-
تنطور
لغتنامه دهخدا
تنطور. [ ت َ ] (از فرانسوی ، اِ) تنتور. رجوع به تنتور در همین لغت نامه و کتاب کارآموزی داروسازی صص 248-250 و درمان شناسی ج 1 شود.
-
جستوجو در متن
-
tonettes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنتور
-
tinetare
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنتور
-
tincture of opium
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنتور تریاک
-
تنطور
لغتنامه دهخدا
تنطور. [ ت َ ] (از فرانسوی ، اِ) تنتور. رجوع به تنتور در همین لغت نامه و کتاب کارآموزی داروسازی صص 248-250 و درمان شناسی ج 1 شود.
-
paregoric
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاراگراف، تنتور مسکن، مسکن درد، تخفیف دهنده درد
-
tincture
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنتور، رنگ، طعم جزیی، اثر جزیی، رنگ جزیی، ته رنگ، خیسانده، رنگ زدن، الودن
-
tinctures
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنتور، رنگ، طعم جزیی، اثر جزیی، رنگ جزیی، ته رنگ، خیسانده، رنگ زدن، الودن
-
راتانیا
لغتنامه دهخدا
راتانیا. (فرانسوی ، اِ) گیاهی از تیره ٔ لگومینوز از دسته ٔ سزالپینه قسمت قابل مصرف : ریشه . ماده ٔ مؤثره تانن . موارد استعمال : تنتور و عصاره ٔ راتانیا (کارآموزی داروسازی ص 182).
-
گل ساعت
لغتنامه دهخدا
گل ساعت . [ گ ُ ل ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) از تیره ٔ نزدیک به گل آویز است و قسمت قابل مصرف آن قسمت هوایی گیاه است ، موارد استعمال آن عصاره ٔ مایع و تنتور پاسیفلور است . رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 232 و کارآموزی داروسازی تألیف جنیدی ص 211 و ...