کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنایک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنایک
لغتنامه دهخدا
تنایک . [ ت َ ی ُ ] (ع مص ) خواب آلوده شدن و غالب شدن خواب بر کسی . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). غالب شدن خواب بر کسی . (از اقرب الموارد). || فرو نشستن پلکها بر یکدیگر: تنایک الاجفان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
متنایک
لغتنامه دهخدا
متنایک . [ م ُ ت َ ی ِ ] (ع ص ) (از «ن ی ک ») پلکها که فرو نشیند بر یکدیگر. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). پلک فرو هشته از خواب و مردم سخت خفته . (ناظم الاطباء). و رجوع به تنایک شود.