کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تناوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
period-parallelogram
فرهنگ لغات علمی
متوازیالاضلاع تناوب
-
دوره 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← دورۀ تناوب
-
long period grating
فرهنگ لغات علمی
حسگرهای توری با تناوب بلند
-
دورۀ کِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] ← دورۀ تناوب کِشَند
-
alternation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متناوب، تناوب، یک درمیانی، نوبت
-
alternations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزینی، تناوب، یک درمیانی، نوبت
-
frequentation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرکانس، تکرار، تناوب
-
متناوبمتناوب
واژگان مترادف و متضاد
تناوبدار، نوبتبهنوبت، پشتسرهم، دارای تناوب
-
alternating mydriasis, bounding mydriasis
مردمکگشادی متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی مردمکگشادی که بهتناوب نخست در یک سو و سپس در سوی دیگر ظاهر میشود
-
aperiodic waves
موجهای نادورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موجهایی که دورۀ تناوب یا بسامد معین ندارند
-
alternating series
سری متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار متـ . رشتۀ تناوب
-
frequence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکرر، فرکانس، بسامد، تکرار، تناوب
-
intermittence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وقفه، تناوب، مکی، فاصله، نوبت
-
frequencies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرکانس ها، فرکانس، بسامد، تناوب، تکرار
-
double cast
نقش دوبازیگره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] نقشی که دو بازیگر برای اجرای آن آماده میشوند و بهتناوب آن نقش را بازی میکنند