کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنافد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنافد
لغتنامه دهخدا
تنافد. [ ت َ ف ُ ] (ع مص ) حجت آوردن درنزد قاضی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تخاصم . (اقرب الموارد). رجوع به تنافذ شود.
-
جستوجو در متن
-
تنافذ
لغتنامه دهخدا
تنافذ. [ ت َ ف ُ ] (ع مص ) به قاضی رسیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال : تنافذوا الی القاضی ؛ ای خلصوا الیه فاذا ادلی کل منهم بحجته فیقال تنافدوا (با دال مهمله ). (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ر...