کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمیز خواستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بی تمیز
دیکشنری فارسی به عربی
احمق
-
تمیز کاری
دیکشنری فارسی به عربی
تنظيف
-
تمیز کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تنظيف , طهر
-
تمیز دادن
دیکشنری فارسی به عربی
خصص , روية
-
تر و تمیز
لغتنامه دهخدا
تر و تمیز. [ ت َ رُ ت َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) در تداول عوام پاک و پاکیزه . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
تمیز پیدا کردن
لغتنامه دهخدا
تمیز پیدا کردن . [ ت َ پ َ / پ ِ ک َدَ ] (مص مرکب ) عقل و ادراک و فراست پیدا کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به تمیز و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
دارای تمیز و بصیرت
دیکشنری فارسی به عربی
رصين
-
تمیز و پاکیزه
دیکشنری فارسی به عربی
مطهر
-
تر و تمیز
لهجه و گویش تهرانی
پاکیزه
-
تر و تمیز
فرهنگ گنجواژه
شسته و رفته
-
تمیز و آراسته
فرهنگ گنجواژه
مرتب.
-
وسیله یا ماده تمیز کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مطهر
-
جستوجو در متن
-
مدرج
لغتنامه دهخدا
مدرج . [ م ُ رَ ] (ع ص ) درنوردیده . درنوشته ، و جز آن . (از فرهنگ فارسی معین ): ادرج الطومار؛ طواه . (از اقرب الموارد). نعت مفعولی است از ادراج . رجوع به ادراج شود. || درج شده . مندرج شده . (فرهنگ فارسی معین ): أدرج الشی ٔ فی الشی ٔ؛ ادخله و ضمنه ....
-
کنایة
لغتنامه دهخدا
کنایة. [ک ِ ی َ ] (ع مص ) سخن که بر غیرموضوع ٌله خود دلالت کند. گفتن یا لفظی گفتن و غیر مدلول ٌ علیه آن را اراده کردن و یا سخن گفتن به لفظی که معنی حقیقی و مجازی آن هر دو برابر باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). || (اِ) سخن که بر غ...
-
بستر
لغتنامه دهخدا
بستر. [ ب ِ / ب َ ت َ ] (اِ) پهلوی ،ویسترک . «تاوادیا 166:2»همریشه ٔ گستر. «اسفا 1:2 ص 171». جامه ٔ خواب گسترانیده . رختخواب . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ص 278). جامه ٔ خواب گسترانیده . (ناظم الاطباء). رختخواب و فراش . (فرهنگ نظام ). آنچه گسترانند بر...