کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمنیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تمنیت
/tamniyat/
معنی
آرزومند گردانیدن کسی به چیزی؛ آرزو در دل کسی افکندن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تمنیت
فرهنگ فارسی معین
(تَ نِ یَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - آرزومند کردن . 2 - مَنی خارج کردن .
-
تمنیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تمنیة] [قدیمی] tamniyat آرزومند گردانیدن کسی به چیزی؛ آرزو در دل کسی افکندن.
-
واژههای همآوا
-
تمنیة
لغتنامه دهخدا
تمنیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) منی انداختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). || بر آرزو آوردن . یقال : منا ایاه و به . || آرزو در دل افکندن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || کسی را بر آرزوی چیزی داشتن . (تاج المصادر بیهق...
-
جستوجو در متن
-
هبةاﷲ عباسی
لغتنامه دهخدا
هبةاﷲ عباسی . [ هَِ ب َ تُل ْ لاه هَِ ع َب ْ با ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد مهدی بن عبداﷲ منصور عباسی ، مکنی به ابوالقاسم ، شاعر و موسیقیدان و از امرای دولت عباسی و ندیم چند تن از خلفای عباسی از جمله المعتمد علی اﷲ بود.وی جنگهایی نیز کرده است اشعار ...
-
حاکم
لغتنامه دهخدا
حاکم . [ ک ِ ] (اِخ ) امیرک زیادی ، علی بن ابراهیم زیادی ، مکنی به ابوالقاسم . مؤلف تاریخ بیهق گوید: او را حاکم امیرک زیادی گفته اند. و خواجه علی بن الحسن الباخرزی در کتاب دمیةالقصر، علی بن ابراهیم السبزواری آرد. و او از افاضل روزگار و بلغای خراسان ...
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) کندی زیدبن حسن بن سعید بغدادی مقری نحوی . نامه ٔ دانشوران در ترجمه ٔ احوال او آرد: کنیتش ابوالیمن و از بزرگان علمای ادب و نحو است در علم قرائت و نحو و فنون ادبیه مهارت داشته ولادتش صباح روز چهار شنبه ٔ بیست و پنجم شهر ش...