کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمنش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تمنش
لغتنامه دهخدا
تمنش . [ ؟ ] (ع اِ) تمنس : و هو [ ای امروسیا ] تمنش کثیرالاغصان . (ابن البیطار، یادداشت بخطمرحوم دهخدا). هو [ ای او بغلصن ] تمنش صغیر. (ابن البیطار، ایضاً). و هو [ ای انا غورس ] تمنش شبیه فی ورقه و قضبانه بالنبات الذمی یقال له اغنس و هو البنجکشت . (ا...
-
جستوجو در متن
-
تمنس
لغتنامه دهخدا
تمنس . [ ؟ ] (ع اِ) تمنش . این دو کلمه در ابن البیطاربمعنی نوعی درختچه . درختک . بوته . بته . آمده و مترجم فرانسوی هم بهمین معنی ترجمه کرده است : اغیراطن ، قال دیسقوریدس فی الرابعه هوتمنس ، یستعمل فی وقود النار. (ابن البیطار، یادداشت بخط مرحوم دهخدا)...
-
ذافنوبداس
لغتنامه دهخدا
ذافنوبداس .(معرب ، اِ) و معناه بالیونانیة الشبیه بالغار یعنی فی ورقه خاصة و هذا النوع من النبات یعرفه شجار و الأندلس بالمازریون العریض الورق و بالمازر أیضا و منهم من یعرفه بالخضراء و بالبربریة ادرار و هو مشهور عندهم بما ذکرناه آنفا و هذا النبات کثی...
-
حاشا
لغتنامه دهخدا
حاشا. (ع اِ) گیاهی طبی . حمداﷲ مستوفی در نزهة القلوب گوید: برگش کوچک است و گلش بسرخی زند. صاحب اختیارات بدیعی آرد: مأمون گویند و ثومس نیز خوانند و سعتر الحمار گویند و روفس گوید پودنه ٔ کوهی است و گویند ورق خرد بیابانی است و گویند برگ سپندان دشتی است...