کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمر هندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
Tamarindus
تمر هندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] سردهای از باقلائیان شامل یک گونه با تنۀ قطور که ممکن است تا 5/7 متر هم برسد؛ دارای پوستۀ ساقۀ زبر و خاکستری تیره و با برگهای متقابل و مرکب با 10 تا 20 جفت برگچۀ مستطیلی و گلهای زرد و قرمز نر و ماده در گلآذین خوشهای کوچک و میوهها...
-
تمر هندی
لغتنامه دهخدا
تمر هندی . [ ت َ رِ هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) درختی است بزرگ که درهند شرقی و افریقا روید و از بر آن قرصهایی سازند که در مداوا بکار برند. (از اقرب الموارد) (از المنجد). درختی است از محصولات منطقه ٔ محترقه و ممالکی که تا به 30 درجه ٔ عرض شمالی واقع...
-
واژههای مشابه
-
تَمُرُّ
فرهنگ واژگان قرآن
گذر ميکند
-
عسل تمر
لغتنامه دهخدا
عسل تمر. [ ع َ س َ ل ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سیلان تمر است ، یعنی دوشاب خرما. (فهرست مخزن الادویة). و رجوع به تمر شود.
-
تمر بلیغ
لغتنامه دهخدا
تمر بلیغ. [ ت َ م ُ ب َ ] (اِخ ) لقب سلجوق (ناظم الاطباء).
-
تمر بلیغ
لغتنامه دهخدا
تمر بلیغ. [ ت َم ُ ب َ ] (ترکی ، اِ مرکب ) مأخوذ از ترکی بمعنی کمان آهنین . (ناظم الاطباء).
-
طبس تمر
لغتنامه دهخدا
طبس تمر. [ طَ ب َ س ِ ت َ ] (اِخ ) رجوع به طبس فردوس ، طبسان و المعرب ص 229 شود.
-
بای تمر
لغتنامه دهخدا
بای تمر. [ ت َ م ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ییلاق بخش قروه سنندج در 32 هزارگزی شمال باختر قروه . سکنه 265 تن ، آب از رودخانه ٔ آرزند. محصول آن غلات ، لبنیات و توتون است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
خان تمر
لغتنامه دهخدا
خان تمر. [ ] (اِخ ) نام دیگر دهستان خان تیمور است . رجوع به خان تیمور شود.
-
تمر الهند
دیکشنری عربی به فارسی
تمبر هندي
-
تمر و لواشک
فرهنگ گنجواژه
خوردنیهای ترش.
-
جستوجو در متن
-
انبله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [هندی] (زیستشناسی) [قدیمی] 'ambale تمر؛ تمر هندی.
-
tamarind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمر هندی، تمبر هندی