کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تمرة
لغتنامه دهخدا
تمرة. [ ت َ رَ ] (اِخ ) دهی است به یمامه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به معجم البلدان شود.
-
تمرة
لغتنامه دهخدا
تمرة. [ ت َ رَ ] (ع ص ) نفس تمرة؛ نفس خوش و طیب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
تمرة
لغتنامه دهخدا
تمرة. [ ت ُ رَ ] (ع اِ) پی باریک سوفار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
تمرة
لغتنامه دهخدا
تمرة. [ ت ُم ْ م َ رَ ] (ع اِ) ترند که مرغی است کوچکتر از گنجشک . ج ، تمامیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).عصفورالسیاح ؛ از انواع پرندگان خرد. (دزی ج 1 ص 3).
-
تمرة
لغتنامه دهخدا
تمرة. [ت َ رَ ] (ع اِ) یکی تمر. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یک خرما. (غیاث اللغات ). ج ، تمرات . رجوع به تمر و تمرات شود.
-
واژههای مشابه
-
ابن تمره
لغتنامه دهخدا
ابن تمره . [ اِ ن ُ ت َ رَ ] (ع اِ مرکب ) مرغی است .
-
واژههای همآوا
-
طمرة
لغتنامه دهخدا
طمرة. [ طِ م ِرْ رَ ] (ع ص ) تأنیث طمر. (منتهی الارب ).
-
طمرة
لغتنامه دهخدا
طمرة. [ طُم ْ م َ رَ ] (ع اِ) طمرة الشباب ؛ اول جوانی . (منتهی الارب ).
-
تمرط
لغتنامه دهخدا
تمرط. [ ت َ م َرْ رُ ] (ع مص ) افتادن موی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ریخته شدن موی . (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). || در الاساس فروافتادن ریش . || فروریختن پشمهای شتر و در اللسان تطایر و تفرق آنها. || فروریختن بیشتر موهای گ...
-
جستوجو در متن
-
تمامیر
لغتنامه دهخدا
تمامیر. [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تُمَّرَة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به تمرة شود.
-
تمرات
لغتنامه دهخدا
تمرات . [ ت َ م َ ] (ع اِ) ج ِ تمرة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به تمرة و تمر شود.
-
کباب
لغتنامه دهخدا
کباب . [ ک َ / ک ُ ] (اِخ ) نام آبی است . (منتهی الارب ). نام آبی است در عقیق تمرة. (معجم البلدان ). || نام کوهی است . (منتهی الارب ). || نام موضعی است . (از معجم البلدان ).