کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمدید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تمدید
/tamdid/
معنی
کشیدن؛ دراز کردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ادامه، تداوم
۲. کشش، کشیدگی
۳. تداوم بخشیدن
۴. دراز کردن، کشیدن
فعل
بن گذشته: تمدید کرد
بن حال: تمدید کن
دیکشنری
extension, renewal
-
جستوجوی دقیق
-
تمدید
واژگان مترادف و متضاد
۱. ادامه، تداوم ۲. کشش، کشیدگی ۳. تداوم بخشیدن ۴. دراز کردن، کشیدن
-
تمدید
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) کشیدن ، دراز کردن .
-
تمدید
لغتنامه دهخدا
تمدید. [ ت َ ] (ع مص ) کشیدن . (تاج المصادر بیهقی )(زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نیک کشیدن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). || آماسیدن . باد کردن . ورم کردن . رجوع به ابن البیطار و ترجمه لکلرک ذیل عنب شود.
-
تمدید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tamdid کشیدن؛ دراز کردن.
-
تمدید
دیکشنری فارسی به عربی
احياء , امتداد ، تَمديدُ الأَجَلِ
-
واژههای مشابه
-
تمدید کردن
لغتنامه دهخدا
تمدید کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول امروزی مهلت بیشتری تعیین کردن . فاصله ٔ زمانی اجرای امری را افزودن . انجام دادن تعهدی را به تأخیر انداختن . و بیشتر در مورد افزودن مدت پرداخت دین بکار رود: سفته ٔ فلان کس تمدید شد.
-
تمدید مدت
دیکشنری فارسی به عربی
تاجيل
-
تمدید کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مدد
-
تَمديدُ الأَجَلِ
دیکشنری عربی به فارسی
تمديد , تمديد مدت (سررسيد)
-
قابلیت تمدید
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للامتداد
-
تمدید مدت (سررسید)
دیکشنری فارسی به عربی
تَمديدُ الأَجَلِ
-
جستوجو در متن
-
undryable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تمدید نیست
-
undrinkable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تمدید نیست