کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمحل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تمحل
/tamahhol/
معنی
۱. مکر کردن؛ فریفتن.
۲. چارهجویی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تمحل
فرهنگ فارسی معین
(تَ مَ حُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - حیله کردن . 2 - کسی را به تکلف انداختن .
-
تمحل
لغتنامه دهخدا
تمحل . [ ت َ م َح ْ ح ُ ] (ع مص ) حیلت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). مکر نمودن وفریفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مکر و حیله نمودن . || خواستن چیزی را به حیله و تکلف . (از اقرب الموارد) : طوفانی برخاست در مخایض و چون...
-
تمحل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tamahhol ۱. مکر کردن؛ فریفتن.۲. چارهجویی.
-
واژههای همآوا
-
تمهل
فرهنگ فارسی معین
(تَ مَ هُّ) [ ع . ] (مص ل .) کاری را به آهستگی انجام دادن ، درنگ کردن .
-
تمهل
لغتنامه دهخدا
تمهل . [ ت َ م َهَْ هَُ ] (ع مص ) درنگ کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پیش آمدن در خیر و نیکویی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
تمهل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tamahhol درنگ کردن؛ کاری را با نرمی و کندی انجام دادن: ◻︎ حزم تو اگر مانع عزم تو نبودی / نه مه بندت در وهم مام تمهل (قاآنی: ۵۱۷).
-
جستوجو در متن
-
تعلث
لغتنامه دهخدا
تعلث . [ ت َ ع َل ْ ل ُ] (ع مص ) مکر نمودن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تمحل . (اقرب الموارد). و رجوع به تمحل شود. || آویختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تعلق . (اقرب الموارد). و رجوع به تعلق شود. || استوار نا کردن کا...
-
متمحل
لغتنامه دهخدا
متمحل . [م ُ ت َ م َح ْ ح ِ ] (ع ص ) مکرنماینده و فریبنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مکار و حیله باز و فریبنده . (ناظم الاطباء). رجوع به تمحل شود.