کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمتع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تمتع
/tamatto'/
معنی
برخورداری یافتن؛ برخوردار شدن؛ حظ و بهره بردن؛ بهرهمند شدن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. استفاده، برخورداری، بهرهوری، بهرهمندی، تلذذ
۲. برخوردار شدن، بهره بردن
فعل
بن گذشته: تمتع کرد
بن حال: تمتع کن
دیکشنری
enchantment, enjoyment, luxuriation
-
جستوجوی دقیق
-
تمتع
واژگان مترادف و متضاد
۱. استفاده، برخورداری، بهرهوری، بهرهمندی، تلذذ ۲. برخوردار شدن، بهره بردن
-
تمتع
فرهنگ فارسی معین
(تَ مَ تُّ) [ ع . ] (مص ل .) برخوردار شدن ، بهره مند شدن .
-
تمتع
لغتنامه دهخدا
تمتع. [ت َ م َت ْ ت ُ ] (ع مص ) برخورداری گرفتن . (از تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). برخورداری یافتن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). منفعت گرفتن . (غیاث اللغات ). نفع بردن از چیزی به...
-
تمتع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tamatto' برخورداری یافتن؛ برخوردار شدن؛ حظ و بهره بردن؛ بهرهمند شدن.
-
تمتع
دیکشنری فارسی به عربی
اثمار
-
واژههای مشابه
-
تَمَتَّعَ
فرهنگ واژگان قرآن
بهره برد (در جمله"فَمَن تَمَتَّعَ بِـﭑلْعُمْرَةِ إِلَى ﭐلْحَجِّ "يعني :پس هر کس تمتع ببرد به وسيله عمره تا حج يعني با عمره عمل عبادت خود را ختم کند ، و تا مدتي از احرام درآيد تا دوباره براي حج احرام بپوشد)
-
تمتع برداشتن
لغتنامه دهخدا
تمتع برداشتن . [ ت َ م َت ْ ت ُ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) تمتع بردن . تمتع گرفتن . تمتع یافتن : نشد زگرد یتیمی نصیب هیچ گهرتمتعی که دل از حظ دلستان برداشت . صائب (از آنندراج ).رجوع به تمتع و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
تمتع بردن
لغتنامه دهخدا
تمتع بردن . [ ت َ م َت ْ ت ُ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) منفعت برداشتن . و منفعت بردن و حظ نفس برداشتن . (ناظم الاطباء) : ز شعر خویش نتوان فیض شعر دیگران بردن تمتع بیش از فرزند مردم می توان بردن . صائب (از آنندراج ).رجوع به تمتع ودیگر ترکیبهای آن شود.
-
تمتع برگرفتن
لغتنامه دهخدا
تمتع برگرفتن . [ ت َ م َت ْ ت ُ ب َ گ ِ رِ / رَ ت َ ] (مص مرکب ) بهره و فایده گرفتن . تمتع گرفتن : از زر و سیم راحتی برسان خویشتن هم تمتعی برگیر.سعدی (گلستان ).
-
تمتع داشتن
لغتنامه دهخدا
تمتع داشتن . [ ت َ م َت ْ ت ُ ت َ ] (مص مرکب ) بهره داشتن . نصیب داشتن : کافران از بت بی جان چه تمتع دارندباری آن بت بپرستید که جانی دارد. حافظ.از لذت حیات ندارد تمتعی امروز هرکه وعده ٔ فرداش می دهند. حافظ (از آنندراج ).رجوع به تمتع و دیگر ترکیبهای آ...
-
تمتع دیدن
لغتنامه دهخدا
تمتع دیدن . [ ت َ م َت ْ ت ُ دَ ] (مص مرکب ) منفعت و فایده دیدن . (ناظم الاطباء). بهره دیدن . نصیب دیدن : تمتع با کمال قرب زان رعنا نمی بینم که زیرپا نبیند یار و من بالا نمی بینم .صائب (از آنندراج ).
-
تمتع کردن
لغتنامه دهخدا
تمتع کردن . [ ت َ م َت ْ ت ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در بیت زیربمعنی تمتع بردن ، تمتع یافتن آمده است : نکردی تمتع نخوردی نبیدکزین هر دو گردد خرد ناپدید. نظامی .رجوع به تمتع و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
تمتع گرفتن
لغتنامه دهخدا
تمتع گرفتن . [ ت َ م َت ْ ت ُ گ ِ رِ / رَ ت َ ] (مص مرکب ) بهره و فایده گرفتن .(ناظم الاطباء). تمتع یافتن . تمتع بردن : نشد ز دولت بیدار رزق اهل سعادت تمتعی که از آن چشم نیمخواب گرفت . صائب (از آنندراج ).رجوع به تمتع و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
تمتع یافتن
لغتنامه دهخدا
تمتع یافتن . [ ت َ م َت ْ ت ُ ت َ ] (مص مرکب ) لذت یافتن . بهره و فایده یافتن . (ناظم الاطباء). تمتع بردن .نصیب یافتن : از ثمرات رأی در وقت آفت تمتعی زیادت نتوان یافت . (کلیله و دمنه ). هرکجا که رویم اگرچه در خصب و نعمت باشیم بی دیدار تو تمتع و لذت ...