کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمامسلولوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تمام
دیکشنری فارسی به عربی
تام , تکاملي , خلال , شامل , کامل , کل , مدور
-
hemicellulose
نیمسلولوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی پلیساکارید در دیوارههای یاختههای گیاه که زنجیرههای شاخهدار آن به ریزلیفچههای (microfibril) سلولوز متصل میشوند و ساختار شبکهای تشکیل میدهند
-
ظل تمام
لغتنامه دهخدا
ظل تمام . [ظِل ْ ل ِ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط مماس با دایره که متمم زاویه باشد.
-
تمام امور
فرهنگ واژههای سره
همه کارها
-
تمام شده
فرهنگ واژههای سره
پایان یافته
-
با تمام
فرهنگ واژههای سره
با همه
-
نیمه تمام
لغتنامه دهخدا
نیمه تمام . [ م َ / م ِ ت َ ] (ص مرکب ) ناقص .
-
full gloss
تمامبرّاق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی سطحی که در تمام زوایا صاف و آینهای دیده میشود
-
barré (fr.), grand-barré (fr.), jeu barré (fr.), capotasto (it.) 1
تمامبست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پردهگیری همۀ سیمها، معمولاً با انگشت سبابه در یک پردۀ واحد در آن دسته از سازهای خانوادۀ بربطها که دستانبندی شدهاند متـ . بست 2
-
holocrystalline
تمامبلورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی بافت سنگ آذرینی که بهطور کامل از بلور تشکیل شده است و بخش شیشهای ندارد
-
full rate
تمامبها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قیمت کامل بدون تخفیف متـ . قیمت کامل full price
-
full-on gain
تمامبهره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ویژگیای الکتروصوتی (electroacoustic) که ازطریق آن با استفاده از میزانۀ بهره میتوان حداکثر بهرۀ صوتی سمعک را مشخص کرد اختـ . تماب FOG
-
full screen
تمامپرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] اندازهای از پنجره که کل پرده را اشغال کرده باشد
-
holomorph
تمامریخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] حاصلضرب نیممستقیم یک گروه و گروه خودریختیهای آن، با عمل طبیعی
-
holocrine
تمامریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] ویژگی غدهای ترشحی که در آن تمامی یاخته با مادۀ ترشحی آن رها میشود