کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تماحک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تماحک
لغتنامه دهخدا
تماحک . [ ت َ ح ُ ] (ع مص ) باهم ستیهیدن و خصومت کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): تماحک البیعان و الخصمان . (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
تماهک
لغتنامه دهخدا
تماهک . [ ت َ هَُ ] (ع مص ) باهم ستیهیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
محک
لغتنامه دهخدا
محک . [ م َ ] (ع مص ) ستیهیدن . (از منتهی الارب ). ستیزه کردن . مماحکة. تماحک .
-
متماحک
لغتنامه دهخدا
متماحک . [ م ُ ت َح ِ ] (ع ص ) ستیهنده و خصومت کننده . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). با یکدیگر خصومت نماینده و نزاع کننده . (ناظم الاطباء). رجوع به تماحک شود.
-
مماحکة
لغتنامه دهخدا
مماحکة. [ م ُ ح َ ک َ ] (ع مص ) ستیهیدن و لجاجت کردن . (از ناظم الاطباء). تماحک . (منتهی الارب ). با هم ستیهیدن . (آنندراج ). لجاجت کردن و دشمنی کردن . مخاصمه و لجاج کردن . (از اقرب الموارد). با یکدیگر لجاج کردن . (تاج المصادر بیهقی ).