کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلیک کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
click 2
تلیک کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] زدن ضربه با انگشت بر روی دکمۀ اصلی موشی یا بر افزارۀ اشارهای دیگر
-
واژههای مشابه
-
تلیک سر
لغتنامه دهخدا
تلیک سر. [ ت َ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان اهلمرستاق است که در بخش مرکزی شهرستان آمل واقع است و 230 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
پان تلیک
لغتنامه دهخدا
پان تلیک . [ ت ِ ] (اِخ ) کوهی در آتیک واقع در میان اثینا و ماراتن . مرمرهای سفید و زیبای آن معروف است و اکنون بنام پان تِلی مشهور است .
-
جستوجو در متن
-
vertical scroll bar
نوار نَوَرد عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] باریکهای عمودی شامل قسمتی که با تلیک کردن و کشاندن آن به بالا و پایین میتوان در طول صفحه حرکت کرد
-
touchpad/ touch pad
لَتِ لمسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] قطعۀ کوچک حساس به تماس که بهعنوان افزارۀ اشاره در برخی از رایانههای قابلحمل به کار میرود، و با حرکت انگشت یا شیئی بر سطح آن، میتوان اشارهگر را بر روی پردۀ نمایش به حرکت درآورد و با زدن ضربهای بر آن، عمل تلیک کردن را ...
-
دروازه
لغتنامه دهخدا
دروازه . [ دَرْ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) ترجمه ٔ باب . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مطلق «در» در تداول : ز دروازه بیرون نهادند پای زبان بسته از گفته هر یک بجای . فردوسی .دروازه ٔ سرای ازل دان سه حرف عشق دندانه ٔ کلید ابد دان دو حرف لا. خاقانی .گر از نعلش ه...