کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلگراف کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلگراف کردن
لغتنامه دهخدا
تلگراف کردن . [ ت ِ گ ِ / ت ِ ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رسانیدن اخبار و مطالب را به اعانت تلگراف . (ناظم الاطباء). تلگراف زدن . رجوع به تلگراف شود.
-
تلگراف کردن
دیکشنری فارسی به عربی
برقية
-
واژههای مشابه
-
سیم تلگراف
دیکشنری فارسی به عربی
سلک
-
دستگاه تلگراف
دیکشنری فارسی به عربی
برقية
-
فرستادن تلگراف
دیکشنری فارسی به عربی
أرسال البرقية
-
steering telegraph
دستهتلگراف سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وسیلهای برای انتقال دستورهای سکان از پل فرماندهی به اتاق سکانش
-
engine telegraph, engine order telegraph
دستهتلگراف موتور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دستگاهی برای انتقال مکانیکی یا الکتریکی و دریافت دستورهای بین دو ایستگاه در یک شناور
-
mooring telegraph
دستهتلگراف مهار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] در گذشته، دستهتلگرافی در سینهگاه کشتی که برای برقراری ارتباط بین پل فرماندهی و مسئول مهاربندی به کار میرفت
-
تلگراف زد (کرد)
دیکشنری فارسی به عربی
أبرَقَ
-
تلگراف بی سیم
دیکشنری فارسی به عربی
لاسلکي
-
جستوجو در متن
-
wire
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیم، مفتول، تلگراف، سیم تلگراف، مخابره کردن، مفتول کردن، سیم کشی کردن
-
wires
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیم ها، سیم، مفتول، تلگراف، سیم تلگراف، مخابره کردن، مفتول کردن، سیم کشی کردن
-
telegram
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلگراف، تلگرام، تلگراف کردن