کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلوص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلوص
لغتنامه دهخدا
تلوص . [ ت َ ل َوْ وُ ] (ع مص ) پیچیدن و برگردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تلوی . (اقرب الموارد). رجوع به تلوی شود.
-
واژههای همآوا
-
طلوث
لغتنامه دهخدا
طلوث . [ طُ ] (ع مص ) روان گشتن آب . (منتهی الارب ).
-
تلوث
فرهنگ فارسی معین
(تَ لَ وُّ) [ ع . ] (مص ل .) آلوده شدن .
-
تلوث
لغتنامه دهخدا
تلوث . [ ت َ ل َوْ وُ ] (ع مص ) آلوده شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آلوده شدن جامه به گل . (از اقرب الموارد). آلوده شدگی . پلیدی . ناپاکی . (ناظم الاطباء). || پناه گرفتن و به صحبت کسی درآمدن و بوی چسبیدن به امید منفعتی . (از اقرب ال...
-
تلوث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] talavvos آلوده شدن؛ پلید شدن.
-
جستوجو در متن
-
متلوص
لغتنامه دهخدا
متلوص . [ م ُ ت َ ل َوْ وِ ] (ع ص ) پیچنده و برگردنده . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). پیچیده و برگردیده . (از ناظم الاطباء). رجوع به تلوص شود.
-
برگردیدن
لغتنامه دهخدا
برگردیدن . [ ب َ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) بازپس آمدن . واپس آمدن . مراجعت کردن . (فرهنگ فارسی معین ). برگشتن . (ناظم الاطباء). بازآمدن . بازگشتن . رجعت کردن . عدول کردن : برگردیدن از دین ؛ ارتداد. (یادداشت دهخدا). اِعتتاب . اًقراء. اِقورار. اِلتحاد. اً...