کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تله متر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تَلَه مُشگ
لهجه و گویش بختیاری
tala-mošg تله موش.
-
تله پورت
واژهنامه آزاد
انتقال انسان و اشیاء بصورت نور
-
trapping
حرکت تلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] حرکتی که در آن دامنۀ انتشار عمودی دودستون بین دو لایۀ وارونگی محدود میشود
-
با تله گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
فک
-
زانویی مستراح وغیره تله
دیکشنری فارسی به عربی
فک
-
در تله انداختن
دیکشنری فارسی به عربی
فک
-
در تله افتاد
دیکشنری فارسی به عربی
اِرْتَبَقَ (وَقَعَ) في الشّرک
-
شکم تله،شکم تره،شکم دره
لهجه و گویش تهرانی
بخور و نمیر،کارگری که در برابر خوراک کار میکند،کارمزد خوراکی،غذای اندک،کارگر بی مزد
-
جستوجو در متن
-
رگلاژ
فرهنگ فارسی معین
(رِ گْ) [ فر. ] (اِ.) 1 - تنظیم قطعات یک ماشین یا دستگاه . 2 - خط کش کاغذی . 3 - اندازه گرفتن مساحت بین دوربین و موضوع عکس به وسیلة «تله متر».
-
ماهی
لغتنامه دهخدا
ماهی . (اِ) ترجمه ٔ سمک و حوت . (آنندراج ).حیوانی که در آب زیست دارد و دارای ستون فقری می باشد و به تازی حوت نامند. (ناظم الاطباء). در اوستا، «مسیه » (ماهی ). پهلوی ، «ماهیک » . هندی باستان ، «مستیه » (ماهی ). کردی ، «ماسی » . بلوچی ، «ماهی » ، «ماهی...
-
میل
لغتنامه دهخدا
میل . (معرب ، اِ) واحد مسافت . در روم قدیم برابر 1620 یارد انگلیسی و معادل با 1482 متر فرانسوی یا یک میل و نیم ایرانی موافق مقادیر جدید می باشد. مقدار منتهای درازی بصر از زمین . ج ، امیال و میول . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مد بصر. ...
-
موش
لغتنامه دهخدا
موش . (اِ) جانور چارپای کوچکی از حیوانات قاضمه که دمبی دراز دارد و در همه جای کره ٔ ارض فراوان است . (از ناظم الاطباء). جانوری است معروف که به عربی فاره گویند. (آنندراج ) (برهان ). پستانداری است کوچک از راسته ٔ جوندگان که مواد غذایی خود را با حرکت آر...