کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلميح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تلميح
معنی
گريز , اشاره , کنايه , اغفال , ايما , تذکر , چيز خيلي جزءي , اشاره کردن , تاب , پيچ , موج , رخنه يابي , خود جاکني , نفوذ , دخول تدريجي , دخول غير مستقيم
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلميح
دیکشنری عربی به فارسی
گريز , اشاره , کنايه , اغفال , ايما , تذکر , چيز خيلي جزءي , اشاره کردن , تاب , پيچ , موج , رخنه يابي , خود جاکني , نفوذ , دخول تدريجي , دخول غير مستقيم
-
واژههای مشابه
-
تلمیح
واژگان مترادف و متضاد
استعاره، اشاره، ایما، تعریض، تمثیل، کنایه ≠ تصریح
-
تلمیح
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - نگاه تند و آنی به چیزی افکندن . 2 - اشاره کردن . 3 - اشاره کردن شاعر در شعر به داستان یا مثلی مشهور یا آوردن اصطلاحات علمی در شعر.
-
تلمیح
لغتنامه دهخدا
تلمیح . [ ت َ ] (ع مص ) نمودن و آشکار کردن . (ناظم الاطباء). نگاه سبک کردن بسوی چیزی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). اشاره کردن به چیزی . (از اقرب الموارد). || نگاه و نظر. || خیال و تصور. (ناظم الاطباء). || (اصطلاح علم بدیع) اشارت کردن در کلام به قصه یا...
-
تلمیح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] talmih ۱. (ادبی) در بدیع، اشاره کردن شاعر در شعر خود به قصه یا مثلی معروف یا آوردن اصطلاح بعضی علوم در شعر، مانند: سِحر سخنم در همه آفاق برفتهست / لیکن چه کند با «ید بیضا» که تو داری (سعدی۲: ۵۷۸).۲. [قدیمی] نگاه کردن و اشاره کردن...
-
جستوجو در متن
-
ایما
دیکشنری فارسی به عربی
تلميح
-
چیز خیلی جزءی
دیکشنری فارسی به عربی
تلميح
-
رخنه یابی
دیکشنری فارسی به عربی
تلميح
-
خود جاکنی
دیکشنری فارسی به عربی
تلميح
-
دخول تدریجی
دیکشنری فارسی به عربی
تلميح
-
دخول غیر مستقیم
دیکشنری فارسی به عربی
تلميح
-
اغفال
دیکشنری فارسی به عربی
تلميح , هلوسة
-
موج
دیکشنری فارسی به عربی
تلميح , موجة