کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلمبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تلمبه
/tolombe/
معنی
۱. ابزاری که با آن آب را از چاه یا منبع خارج کنند.
۲. ابزاری که با آن هوا را وارد لاستیک، توپ و مانند آنها میکنند.
۳. (نجوم) صورت فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پمپ
فعل
بن گذشته: تلمبه کرد
بن حال: تلمبه کن
دیکشنری
air pump, pump
-
جستوجوی دقیق
-
تلمبه
واژگان مترادف و متضاد
پمپ
-
Antlia, Ant, Air Pump
تلمبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورتی فلکی با ستارههای کمنور در آسمان جنوبی (southern sky)، در کنار قَنطورِس و بادبان
-
تلمبه
فرهنگ فارسی معین
(تُ لُ بِ) [ تر. ] (اِ.) دستگاهی که به وسیلة آن مایعات و گازها را از منبعی بیرون کشند.
-
تلمبه
لغتنامه دهخدا
تلمبه . [ ت ُ ل ُ ب َ / ب ِ] (اِ) پمپ . ناسوس . اسبابی است که بوسیله ٔ آن هوا یا گاز یا مایعی را از جایی بجایی منتقل سازند. تلمبه ها با فشار هوا کار می کنند. در زمینهای زراعتی تلمبه ها را برای بیرون کشیدن آب از چاهها بکار میبرند، در بعضی از شهرها نیز...
-
تلمبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی، مٲخوذ از فرانسوی: trompe] tolombe ۱. ابزاری که با آن آب را از چاه یا منبع خارج کنند.۲. ابزاری که با آن هوا را وارد لاستیک، توپ و مانند آنها میکنند.۳. (نجوم) صورت فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان.
-
تلمبه
دیکشنری فارسی به عربی
کبش , مضخة
-
تلمبه
واژهنامه آزاد
میمون
-
واژههای مشابه
-
ballast pump
تلمبۀ ترازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تلمبهای برای پر و خالی کردن ترازۀ مایع از مخازن شناور
-
تلمبهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ← پمپزنی
-
submersible pump
تلمبۀ زیرآبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] تلمبهای که همراه با موتور برقی خود درون محفظۀ آببندیشدهای قرار دارد و میتواند در زیر آب کار کند
-
backwash pump
تلمبۀ واشویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] تلمبهای برای انتقال آب واشویه به داخل صافی
-
air-lift pump
تلمبۀ هواراند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] تلمبهای که لولۀ بالابرندۀ عمودی آن را در فاضلاب یا لجن فرومیبرند و هوای فشرده به لوله تزریق میکنند تا از اختلاط حبابهای ریز هوا با فاضلاب یا لجن، مخلوطی سبکتر حاصل شود و از لولۀ خروجی بالا رود
-
تلمبه زنی
دیکشنری فارسی به عربی
مضخة
-
صدای تلمبه
دیکشنری فارسی به عربی
مضخة