کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلقین کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تلقین کردن
مترادف و متضاد
۱. القا کردن
۲. آموختن، تعلیم دادن، تفهیم کردن
دیکشنری
drum, impregnate, inculcate, indoctrinate, inseminate, persuade, suggest
-
جستوجوی دقیق
-
تلقین کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. القا کردن ۲. آموختن، تعلیم دادن، تفهیم کردن
-
تلقین کردن
لغتنامه دهخدا
تلقین کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تعلیم کردن و پند دادن . (ناظم الاطباء). چیزی را در ذهن و فکر کسی حقیقت جلوه دادن . کسی را به چیزی معتقد کردن : بازیگر است این فلک گردان امروز کرد ملعبه تلقینم . ناصرخسرو.مر جان مرا روان مسکین دانی که چه کرد دوش ...
-
تلقین کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اغرس , اقترح , دس , لقن
-
واژههای مشابه
-
تلقین خوانی،تلقین میت
لهجه و گویش تهرانی
از مراسم خاکسپاری
-
suggestion therapy
تلقیندرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی رواندرمانی که در آن علائم رنجآور را با تلقین مستقیم و اطمینانبخشی برطرف میکنند
-
خواب در اثر تلقین
دیکشنری فارسی به عربی
تنويم مغناطيسي
-
نظر و تلقین
فرهنگ گنجواژه
عقیده.
-
تلقین عقاید ومسلک تازه ای
دیکشنری فارسی به عربی
غسل الدماغ
-
تغییر دادن عقیده شخص با تلقین
دیکشنری فارسی به عربی
خلص من العقد
-
تلقین عقاید و افکارسیاسی و مذهبی واجتماعی درشخص
دیکشنری فارسی به عربی
غسل الدماغ
-
جستوجو در متن
-
اقترح
دیکشنری عربی به فارسی
پيشنهاد کردن , اشاره کردن بر , بفکرخطور دادن , اظهار کردن , تلقين کردن
-
suggest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد می دهد، پیشنهاد کردن، اشاره کردن بر، بفکر خطور دادن، اظهار کردن، تلقین کردن
-
suggests
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حاکی از، پیشنهاد کردن، اشاره کردن بر، بفکر خطور دادن، اظهار کردن، تلقین کردن