کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلطع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلطع
لغتنامه دهخدا
تلطع. [ ت َ ل َطْ طُ ] (ع مص ) دندان ریختن شتر از پیری . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
تلطع
لغتنامه دهخدا
تلطع.[ ت ِ طِ ] (ع ص ، اِ) شتر دندان ریخته از پیری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
متلطع
لغتنامه دهخدا
متلطع. [ م ُ ت َ ل َطْ طِ ] (ع ص ) دندان ریخته از پیری . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دندان ریخته و بی دندان از پیری . (ناظم الاطباء). و رجوع به تلطع شود.
-
شتر
لغتنامه دهخدا
شتر. [ ش ُ ت ُ ] (اِ) اُشْتُر، جانوری پستاندار عظیم الجثه از گروه نشخوارکنندگان که خود تیره ای خاص را به وجود می آورد. این پستاندار بدون شاخ است ولی دارای دندانهای نیش میباشد. معده ٔ شتر دارای سه قسمت است و هزارلا (برجستگی و فرورفتگی ) ندارد. در هر پ...