کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلسک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تلسک
/telesk/
معنی
یک خوشۀ کوچک انگور که جزء خوشۀ بزرگ است؛ بتبک؛ پتپک.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلسک
فرهنگ فارسی معین
(تِ لِ) (اِ.) خوشة کوچک انگور که جزو خوشة بزرگ است .
-
تلسک
لغتنامه دهخدا
تلسک . [ ت ِ ل ِ ] (اِ) خوشه ٔ کوچک انگور باشد که جزو خوشه ٔ بزرگ است یعنی بر خوشه ٔ بزرگ چسبیده است . (آنندراج ). خوشه ٔ کوچک انگور که یک جزء از خوشه ٔ بزرگ است . (ناظم الاطباء).
-
تلسک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] telesk یک خوشۀ کوچک انگور که جزء خوشۀ بزرگ است؛ بتبک؛ پتپک.
-
تلسک
واژهنامه آزاد
تَلُسک به کسی گفته می شود که لکنت زبان دارد.
-
تلسک
واژهنامه آزاد
به شخصی که مدل صحبت کردنش نوک زبونی باشه و یا بعضی حرفهای یک کلمه رو چند بار(به صورت رگباری) تکرار میکنه ،گفته میشود
-
جستوجو در متن
-
پپتک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بیتک› [قدیمی] peptak ۱. یک خوشۀ کوچک که جزء خوشۀ بزرگ است.۲. خوشۀ کوچکی از انگور یا خرما که بیش از چند دانه نباشد. * تِلِسْک.
-
تلسکین
واژهنامه آزاد
وقتی دست انسان به مربا یا خوراکی که حالت چسبندگی دارد,برخورد کند و چسبنده شود,می گوییم:دستت تلسکین شد. teleskin البته این واژه"تلسک" در لغتنامه به معنی خوشه کوچک انگور آمده,در حالی که ما به خوشه کوچک انگور می گوییم " چلمه" cholmeh
-
تلنگ
لغتنامه دهخدا
تلنگ . [ ت ِ ل ِ] (اِ) زدن انگشت باشد بر دف و دایره و امثال آن . (برهان ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا) (از ناظم الاطباء)(از فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) : آنجاکه بچرخ است مه از ضرب تلنگ آتش زند از شوق در آن راه شلنگ رفتیم و رسیدیم و گرفتیم به چ...
-
اسپنسر
لغتنامه دهخدا
اسپنسر. [ اِ پ ِ س ِ ] (اِخ ) هربرت . وی در قرن نوزدهم بزرگترین فیلسوف انگلیسی بشمار است . مولد او بسال 1820 م . پدر وجدّ وی معلم کتاب بودند. خود او هنگام تعلم به ریاضیات و علوم فنی مایل بود و مهندسی آموخت ، لیکن دروس وی منتظم نبود، به کتاب خواندن نی...